نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1653
نقش پیری پدر در فرزند
زنی را نزد خلیفه دوّم آوردند، شوهر زن، مرد سالمندی بود که پس از
ازدواج با آن زن از دنیا رفته بود و زن باردار شده و پسر زاییده بود. پسران پیرمرد (از زنِ دیگر پیرمرد) بر زن به زن تهمت زده، و بر آن گواهی دادند (و به این وسیله میخواستند پسرِ آن زن را از ارث پدر محروم کنند). خلیفه دوم دستور داد: زن را سنگسار کنند. اتّفاقاً امیرالمؤمنین علیه السلام از کنار زن عبور میکرد. چون نگاه زن به آن حضرت افتاد، گفت: ای پسر عم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم کاغذی دارم. چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام آن را مطالعه کرد، به همراهان زن فرمود: این زن تاریخ ازدواج با شوهر و تاریخ همبستر شدن با او و کیفیت آن را در این ورقه یادداشت کرده است، هرچه زدوتر او را رها کنید. در روز دیگر آن حضرت علیه السلام کودکان هم سنّ و سال آن کودک را جمع کرد و کودکان را با پسرِ آن زن به بازی مشغول ساخت. و چون سرگرم بازی شدند به آنان فرمود: بنشینید!. همه نشستند. سپس آنان را صدا زد که برخیزند. کودکان همه برخاستند، در این هنگام کودک آن زن خواست برخیزد، نتوانست، به ناچار بر دو دست خود تکیه زد و برخاست. امیرالمؤمنین علیه السلام از مشاهده این حالت فرمود: او فرزند همان پیرمرد است. سپس او را پیش خود خوانده، و از ارث پدر سهم او را پرداخت. آنگاه بر تمام برادرانش حدِّ افتراء جاری کرد! خلیفه دوم حیرت زده گفت: یا علی چه کردی؟ حضرت فرمود: از تکیه پسر بر دستها، ضعف پیرمرد را دریافتم. [1] . پس
از قرنها تلاش، امروزه، دانشمندان جهان با تجربیات گوناگون با این حقیقت
آشنا شدند و اعلام کردند که مادرانو پدران در سنین بالا سعی کنند که بچه
دار نشوند.