responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1603
ماموریت شبانه‌

شبی از شبهای بسیار تاریک، رسول خدا(ص) (کسی به دنبالم فرستاد و) مرا احضار کرد و سپس فرمود:
هم اینک شمشیر خود را برگیر و بر فراز کوه ابو قبیس برو و هر که را بر قله آن یافتی هلاک گردان.
من به راه افتادم و (در آن دل شب) از کوه ابو قبیس بالا رفتم. ناگهان مردی سیاه چهره و مخوف، با چشمانی چونان کاسه آتش، در برابر دیدگانم ظاهر گشت. (ابتدا) از دیدن او وحشت کردم (اما همین که) مرا به نام صدا زد (به خود آمدم) جلو رفتم و با یک ضربه شمشیر او دو نیمه ساختم.
در این هنگم صدای داد و فریاد بسیاری به گوشم رسید که از میان خانه‌های مکه بر می‌خاست! در بازگشت، هنگامی که به محضر رسول خدا شرفیاب شدم آن حضرت در منزل همسرش خدیجه بود داستان مرد مقتول و فریادهای همزمان مکیان را باز گفتم: پیامبر خدا(ص) فرمود: آیا دانستی چه کسی را کشتی؟
گفتم: خدا و رسول او آگاهترند.
فرمود: تو بت بزرگ لات و عزی را درهم شکستی، به خدا سوگند از این پس، هرگز آن بتها پرستش و ستایش نگردند.
عن علی قال: دعانی رسول الله (ص) ذات لیله من اللیالی و هی لیله مدلهمه سودا فقال لی: خذ سیفک و مر فی جبل ابی فبیس فکل من رایته علی راسه فاضربه بهذا السیف.
فقصدت الجبل فلما علوته وجدت علیه رجلا اسودهائل المنظر کان عینیه جمرتان فهالنی منظره فقال لی: یا علی: فدنوت الیه و ضربته بالسیف فقطعته نصفین فسمعت الضجیج من بیوت مکه باجمعها. ثم اتیت رسول الله (ص) و هو بمنزل خدیجه رضی الله عنها فاخبر فقال: اتدری من قتلت یا علی؟!
قلت: الله و رسوله اعلم، فقال: قتلت اللات و العزی، و الله لا عادت عبدت بعدها ابدا. [1] .


پی نوشت ها:
(1) بحار، ج 39، ص 186.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1603
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست