نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1589
مش علی(ع) فروزان
استاد سلیمان کتانی دانشمند و ادیب مسیحی در کتاب (العلی(ع) نبراس و متراس) یا علی(ع)مشعلی(ع) و دژی میگوید: چه کماند کسانی که از سرنوشت علی(ع) بن ابیطالب (ع) عبرت گرفته باشند.... زندگی
از ایشان مایه بگیرد و برفراز نسلهای بشر همچون مشعلی(ع) فروزان نهاده
باشند تا با سوز و فروز پیوستهای راه بشریت را روشن سازند. و یا همه
کمی، به ستونهائی میمانند که در میانه پهنههای معبدی به پا ایستاده و
سنگینهای توانفرسا را بر دوش گرفته باشند تا از فراز بلندی هایش به
منارهها نور افشانند. بسان کوهسارند، که وزش تند بادهای باران ریز و
غرش ابرها را به سینه میگیرد، تا از چشمه ساران دامنهاش جویبارهایی با
برکت و لطف و زیبائی بردشتها روان گردند. در میان همین گروه کم شمار چهره
علی(ع) بن ابیطالب (ع) میدرخشد. آن هم در هالهای از تابش رسالت. در
تاریکترین شبی که طولانی سیاهی اعصار و قرون را با خود داشت، و آدمی را به
زیر خروارها ستم و انحراف به گور سرد خاموشی و فراموشی خوابانده بود.... مردی
به وجود آمد با گنجینههائی گرانبار از مواهب و استعداد و فضائل که
نمیشود کسی بدان دست یابد و هم طراز نوابغ و قهرمانان بزرگ نشود. سخن
را به علی(ع) بن ابیطالب (ع) کشاندم، آبی پاک که عطش مرا فرو بنشاند و مایه
تسلی خاطر من است.ای سرور من! آیا این روا و سزاست که به جای فراهم آمدن
به خدمتت دربارهات اختلاف پیدا کنند.؟ با این مناجات، میخواهم رو به
آستان علی(ع) بن ابیطالب (ع) آورم و سخن آغاز کنم، و میدانم که در آمدن به
آستان وی کمتر از در آمدن به محراب نیست. آن علی(ع)که در مکه بزاد و شصت سال بزیست و سپس شهید شد با گذشت چهارده قرن هنوز زنده است و فرسودگی کفن را به خود ندیده است. هر
سخنی درباره علی(ع) بن ابیطالب (ع) گفته شود، که او را در مکان و زمان
محصور دارد، جز سخن پردازی و ترتیب الفاظ نخواهد بود. گام هرگز به محراب
این سرور بزرگوار نخواهم نهاد، مگر به حالی که سر از تعظیم و ستایش بر
درگهش فرو افکنده، و مهر سکوت بر لب، و گوش پند نوش فرا داده باشم. در دست او شمشیری درخشان و بران و روان بود با دو لبه: لبهای بر سپرو دیگر لبه بر کاغذ. و در دو جبهه مبارزه میکرد: جبهه پیکار مسلحانه، و جبهه پیکار اعتقادی، به خاطر بر قراری نظم و حق و عدالت. عفت
و راستی در وی چنان محکم و پر صلابت است که سپر و تیغ در دو دستش، پارسایی
و بخشندگی دو بالند که او را به سایه خویش گرفتهاند: تقوی و ایمان دو
احساس صمیم و وفا دارند و دو چشمه پاک که در سینهاش نفوذ کرده و از زبانش
جوشیده است، چنان که او را چون شمشیری در برانداختن بتهای کعبه به کار
میآیند و در همان حال او را قبله اهل اسلام میسازند. حق و عدالت، دو
صفت همراهند و دو گردن بند بیهمتاو درخشان... در وجدانش احساسند و در
بیانش برهان و در شمشیرش بران. عشق و اخلاص، دو رشته متینی بودند که دل و
زبانش را به هم میپیوستند... و بشریت را با همه گروهها و نژادهایش در نظرش
یگانه مینمودند. مواهب و فضائلی در شخصیت علی(ع) بن ابیطالب (ع) شکل گرفت و تبلور یافت که انسان، ارزش خویش را از او میگیرد و به او مدیون است. از علی(ع) بن ابیطالب (ع) پوزش میخواهم اگر نتوانستم بخوبی از عهده برآیم که او خوبترین پوزش پذیران است و سرآمد بخشایشگران. هزار بار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم بهر دیار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم اگر که پیرم و عاشق بیاد آن معشوق بانتظار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم بیاد صبح وصالش من حمیده خصال بشام تار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم من شکسته دل بینوای سرگردان باختیار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم به بحر عشق فتادم مرام من اینست بحال زار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم شوم بکوی خموشان بجان قرآنم بهر مزار علی(ع) گویم و علی(ع) جویم منبع : کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1589