responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1535
مناظره اعتقادی با خلیفه اول پیرامون ولایت

امام صادق علیه السلام روایت فرمود:
آنگاه که امیرالمؤمنین علیه السلام را از حقّ مسلّم خود محروم ساختند و امر خلافت بر ابابکر استقرار یافت.
ابابکر خواست در برابر آن حضرت بر این عمل خلاف خود عذر بیاورد، لذا در خلوت به حضور آن حضرت رسید و شروع به عذر تراشی کرد و گفت:
(یا ابالحسن، به خدا سوگند، مرا در کار خلافت میل و رغبتی نبود و نه آن اعتمادی را که امّت به آن محتاجند در خود می‌بینم، و نه نیروی مالی دارم و نه عشیره زیادی، و نه خود را به این مقام از دیگران سزاوارتر می‌دانم.)
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
اگر مسئله چنین است، پس چه چیز تو را به این کار وادار نموده است؟
خلیفه اوّل گفت:
حدیثی از پیامبر شنیده‌ام که فرمود:
خداوند امّت مرا به گمراهی جمع نمی‌کند، چون اجماع مردم را دیدم از گفتار پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پیروی کردم و هرگاه مردم را مخالف این امر می‌دانستم، هرگز این مقام را قبول نمی‌کردم.
امام علی علیه السلام فرمود:
از زبان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نقل کردی که خداوند امّت مرا به گمراهی جمع نمی‌کند،
آیا من هم فردی از امّت بودم یا نه؟
آیا گروه دیگری که از خلافت و بیعت امتناع داشتند، مانند: سلمان، عمّار، ابوذر، مقداد، سعد بن عباده و جمعی از انصار که با او بودند، آیا از امّت بودند یا نه؟
خلیفه اوّل گفت:
آری شما و همه ایشان از امّت بودید.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
پس در این صورت حدیث پیامبر علیه السلام را چگونه برای خلافت خود دلیل و مدرک می‌دانی؟
در حالی که ایشان با خلافت تو مخالف بودند،
و در میان امّت برای آنها عیب و نقص نمی‌باشد و از یاران ممتاز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم هستند.
خلیفه اوّل گفت:
من تا خاتمه کار خلافت از مخالفت ایشان بی‌اطّلاع بودم، وقتی هم که با خبر شدم، ترسیدم، اگر خودم را کنار بِکِشَم مردم از دین برگردند.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
بگو کسی که شایسته این مقام است چه خصوصیاتی را باید داشته باشد؟
خلیفه اوّل گفت:
خیرخواهی، وفا، عدم چاپلوسی، نیک سیرتی، آشکار ساختن عدالت، عالم بودن به کتاب و فصل الخطاب، داشتن زهد در دنیا و بی رغبتی نسبت به آن، اخذ نمودن حقّ مظلوم از ظالم و ستمگر و در این امر دور و نزدیک یکسان است. (بعد خلیفه اوّل ساکت شد.)
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
سبقت در اسلام و قرابت با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چطور؟
خلیفه اوّل گفت:
آری باید سبقت در اسلام و قرابتش با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مسلّم باشد.
امام علی علیه السلام فرمود:
تو را به خدا سوگند می‌دهم ابابکر! صفاتی را که گفتی، آیا در وجود خود می‌یابی، یا در وجود من؟
خلیفه اوّل گفت:
در وجود تو یا ابالحسن.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
تو را به خدا، آیا دعوت رسول خدا را، نخست من اجابت کردم یا تو.
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو. [1] .
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
آیا سوره برائت را من در مراسم حج به مشرکین ابلاغ کردم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
بلی تو قرائت کردی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا در موقع هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم من جان شیرین خویش را سِپَر آن حضرت قرار دادم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
الحَقّ که تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا در روز غدیر «بنا به فرموده پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم» من مولای تو و همه مسلمانان شدم، یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
بله تو.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا در آیه زکات ولایتی که با ولایت خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم هم ردیف آمده مربوط به تو است یا به من؟
خلیفه اوّل گفت:
مربوط به تو است.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا حدیث منزلت که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد شده «اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی» [2] درباره من بوده یا درباره تو؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه درباره تو.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای مباهله مشرکینِ نصارا با اهل و فرزندان من به سوی آنها خارج شد یا با تو و فرزندانت؟
خلیفه اوّل گفت:
با تو و فرزندانت خارج شد.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیه تطهیر [3] درباره من و اهل بیت من نازل شده یا درباره تو و اهل بیت تو؟
خلیفه اوّل گفت:
یقیناً برای تو و اهل بیت تو نازل گردید.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا در زیر عبا (کساء) من و همسرم فاطمه و فرزندانم به دعای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تأیید شدیم، یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
تو و فرزندانت بودید.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا من صاحب آیه «یوفُونَ بِالنَّذرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً» [4] هستم یا تو هستی؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه توئی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی آنکه آفتاب برای او برگشت تا او نماز خود را خواند سپس غروب نمود، یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی آنکه در روز اُحُد از جانب آسمان او را چنین ندا دادند:
«لا فَتی اِلاَّ عَلِی، لا سَیفَ اِلاَّ ذُوالفَقار» یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو بودی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی آنکه در روز خیبر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پرچمش را به دست او داد، و خداوند با دست او قلعه خیبر را گشود یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی که با کشتن «پهلوان نامی عرب» عَمر بن عَبْدَوُدْ، غُصّه و اندوه را از چهره پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و مسلمین زایل کرد یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
کارِ تو بود.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم تو را به سوی طایفه جِن مأموریت داد یا من را؟
خلیفه اوّل گفت:
یا علی! تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا آن کَس که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم او را برای تزویج دخترش فاطمه علیها السلام برگزید و فرمود: خدا او را در آسمان برای تو تزویج کرده است، من هستم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو هستی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا حَسَن و حسین علیهما السلام دو نواده و ریحانه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آنگاه که فرمود:
«آن دو سید جوانان اهل بهشت هستند و پدرشان بهتر از آنهاست»، آن پدر منم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو هستی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا برادر تو است آنکه به وسیله دو بال زینت یافت و در بهشت با فرشتگان پَر می‌زنَد، یا برادر من است؟ [5] .
خلیفه اوّل گفت:
برادر تو است.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا تو ضامن پرداخت قَرض پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم بودی «که در میان مردم ندا می‌داد: آنکه از صاحبان وام، مدّت وامشان پایان یافته بیاید از من دریافت کند»، یا من بودم؟ [6] .
خلیفه اوّل گفت:
تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا من هستم آنکه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم مرا به جنگِ ناکثین، قاسطین و مارقین با تأویل قرآن خبر داد یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
آری تو هستی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا آنگاه که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌خواست آن مرغ بریان را که احسان کرده بودند، میل کند، عرض کرد:
«خدایا محبوبترین خَلق خود را برای خوردن این طعام پیش من بفرست»، همان لحظه من رسیدم و از آن غذا خوردم، یا تو؟ [7] .
خلیفه اوّل گفت:
تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا منم که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به علم قضا و فصل الخطاب دلالت نمود و فرمود: عَلِی اَقْضاکُمْ، یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
تو بودی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا منم که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به اصحاب خود دستور داد که به عنوان امیرالمؤمنین به او سلام دهند یا تو؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو هستی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا منم آنکه به آخرین کلام پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم شاهد بودم و متولّی غسل و دفن او شدم یا تو؟ [8] .
خلیفه اوّل گفت:
آری توئی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا از نظر قرابت به پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم من سبقت دارم یا تو؟
خلیفه اوّل گفت: تو.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا برای فرو ریختن بتهای کعبه و شکستن آنها پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم مرا بر دوش خود گرفت یا تو را؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو را.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم درباره من فرمود که در دنیا و آخرت صاحب لوای من هستی یا درباره تو؟
خلیفه اوّل گفت:
در باره تو فرمود.
امام علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی آن کس که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حقّ او به فاطمه علیها السلام فرمود: «تو با کسی ازدواج کردی که از حیث ایمان و اسلام بر همه مقدّم است»، یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
آن شخص تو بودی.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
آیا تو بودی که روز قلیب «بدر» مَلَک‌های هفت آسمان به او سلام دادند، یا من بودم؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو بودی.
امام علی علیه السلام فرمود:
آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دستور داد همه آنهائی که درب خانه شان به مسجد باز می‌شُد، باید بسته شود، بجز دَرِ خانه علی.
و فرمود: «هر آنچه خداوند بر من حلال کرد، بر علی حلال است»، آیا تو آنکس بودی یا من؟
خلیفه اوّل گفت:
البتّه تو بودی.
پیاپی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از مناقب و فضائل خود، که خداوند و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آنها را به آن حضرت داده بودند، بیان می‌فرمود و خلیفه اوّل نیز همه آنها را تصدیق می‌کرد.
آنگاه فرمود:
پس چه چیز تو را از خدا و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و دین خدا بازداشته و مقامی را که اهلیتِ آن را نداری تصاحب کردی؟
خلیفه اوّل در حالی که سخت ناراحت بود، گفت:
یا اباالحسن راست فرمودی، امروز را به من مهلت بده تا در این باره بیندیشم.
امام علی علیه السلام قبول نمود. او از نزد آن حضرت به خانه خود مراجعت کرد و با کسی حرف نزد و شب خوابید و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دید، چون به آن حضرت سلام کرد، آن بزرگوار روی مبارکش را از او برگردانید.
خلیفه اوّل گفت:
یا رسول اللَّه، آیا دستوری فرموده‌ای که من آن را بجا نیاورده‌ام؟
حضرت فرمود:
با آن کس که خداوند و پیامبرش او را دوست می‌دارند دشمنی کرده‌ای، حقّ را به اهلش بازگردان.
خلیفه اوّل گفت:
آن شخص کیست؟
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
او همان کسی است که بر تو عتاب کرد و او علی بن ابیطالب علیه السلام است.
خلیفه اوّل گفت:
یا رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم من حقّ را به او باز می‌گردانم.
و دیگر آن حضرت را ندید.
سحرگاه خلیفه اوّل خدمت علی علیه السلام آمد و گفت:
یا اباالحسن دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم.
و آنچه را که در خواب دیده بود برای آن حضرت نقل کرد.
علی علیه السلام دست خود را گشود و خلیفه اوّل با آن حضرت دستِ بیعت داد.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
برگرد به سوی مسجد، آنچه را که در خواب دیده‌ای و آنچه میان من و تو اتّفاق افتاد، آن را به آگاهی مردم برسان.
خلیفه اوّل در حالی که تغییر یافته و خود را ملامت می‌کرد، به سوی مسجد می‌رفت که در راه به خلیفه دوّم برخورد، و ماجرا را برای او تعریف کرد.
خلیفه دوّم گفت:
به خدا ای خلیفه، گولِ سِحر بنی هاشم را نخور و به آنها وثوق نداشته باش، این نخستین سِحرِ آنها نیست و از این کارها زیاد می‌کنند.
از این حرف‌های اغوا کننده بسیار گفت، تا خلیفه اوّل را از عزم خود منصرف ساخت و مجدّداً او را به امر خلافت برگرداند. [9] .


پی نوشت ها:
(1)
در ذخائر العقبی از زید بن ارقم روایت شد: اوّلین کسی که اسلام آورد، علی بن ابیطالب علیه السلام بود. مرحوم علاّمه امینی‌قدس سره در جلد 3 الغدیر ص 219 -236 در این رابطه از ائمّه حدیث و حافظان روایاتی بالغ بر صَد حَدیث روایت کرده است: نخستین کسی که ایمان آورد علی علیه السلام بود.
[2] صواعق المحرقه ص 119 و سایر کتب اهل سنّت و شرح حدیدی ج 6 ص 168.
[3] اِنَّما یریدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ و یطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً، در جلد اوّل مشروحاً بیان شده.
[4] آیه 8 سوره دَهر.
[5] منظورِ امام، برادرش جعفر طیار است.
[6] کتاب ینابیع المودّه ج 1 ص 91.
[7] ریاض نضره ج 2 ص 320، و مستدرک ج 3 ص 131.
[8] قبلاً شرح آن گذشت.
[9] احتجاج طبرسی ج 1 ص 157 -184 - و - ناسخ التّواریخ ج خلفاء ص 77 (برخی از این مناقب شمرده شده را ابن ابی الحدید در ج 6 ص 168 شرح خود در جلسه شورای خلیفه دوّم از امام علی علیه السلام نقل کرده است).

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1535
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست