نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1380
قضاوت علی
مردی عربی با داشتن یک ناقه (شتر ماده) به نزد رسولالله آمد و عرض کرد:
یا رسولالله صلی الله علیه و آله وسلم! این ناقه را میخری؟ حضرت فرمود:
به چند درهم میفروشی ای اعرابی؟! عرض کرد: دویست درهم، پیامبر فرمود: ناقه
تو قیمتش بیش از این است و پیوسته قیمت شتر را زیاد میکرد تا به چهارصد
درهم رساند و از اعرابی خرید و پولها را در دامن اعرابی ریخت. مرد عرب مهار ناقه را بگرفت و گفت: ناقه از من است و در هم هم مال من است و اگر تو را بینه و شاهد هست، حاضر کن. در
این وقت، ابوبکر پیدا شد، پیامبر فرمود: بیا تا این پیر مرد، یعنی ابوبکر،
بین من و تو حکم کند، و ماجرا را برای او نقل کرد. او گفت: قضیه معلوم است
که اعرابی شاهد میطلبد و شما باید شاهد بیاوری. در این اثنا عمر
نمودار شد و پیامبر فرمود:ای مرد عرب! حاضری این مردی که به طرف ما میآید
بین ما حکم کند؟ عرض کرد: آری یا محمد صلی الله علیه و آله وسلم! چون عمر
نزدیک آمد، پیامبرفرمود: تو بین من و این اعرابی قضاوت کن، گفت: یا
رسولالله صلی الله علیه و آله وسلم! سخن خود را بگو. فرمود: ناقه از من و
دراهم از برای اعرابی است، عمر به اعرابی گفت تو ادعای خود را بگو؟ اعرابی
گفت: ناقه و دراهم هر دو از من است، اگر محمد ادعائی میکند باید شاهد
اقامه کند؛ عمر گفت: قول اعرابی درست است و بر صحت کلامش قسم میخورد. پیامبر
به اعرابی فرمود: من تو را محاکمه میکنم نزد کسی که به حکم پروردگار عزیز
و جلیل بین ما حکم کند، که ناگاه علی علیهالسلام بر رسول خدا صلی الله
علیه و آله و سلم وارد شد. علی علیهالسلام عرض کرد: یا رسولالله صلی
الله علیه و آله وسلم! شما با این مرد در چه واقعهای صحبت دارید؟ حضرت
فرمود:یا ابااللحسن! بین من و این مرد عرب قضاوت کن، علی علیهالسلام
فرمود: ای اعرابی! به پیامبر چه ادعا داری؟ گفت: پول ناقهای را که به او
فروختهام از او میخواهم. علی علیهالسلام از پیامبر صلی الله علیه و
آله و سلم پرسید: شما چه میگویید؟ فرمود: من پول تمام ناقه را پرداختهام،
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: ای اعرابی! آیا رسول خدا راست میگوید؟
گفت: نه هیچ چیز به من نپرداخته است، حضرت شمشیر از غلاف کشید و به یک ضربت
او را به هتل رسانید. پیامبر فرمود: چرا چنین کردی؟ عرض کرد: یا
رسولالله صلی الله علیه و آله وسلم! من شما را بر اوامر و نواهی خداوند
متعال و بر بهشت و جهنم و ثواب و عقاب و وحی خدا تصدیق میکنم، چگونه
میشود که در بهای شتر ماده این اعرابی تو را تصدیق نکنم؟ من اعرابی را از
این جهت کشتم که شما را تکذیب کرد و گفت رسول خدا پول شتر را نداده است. پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: راست گفتی و حکم به حق کردی ولی دیگر به
مثل این کار عود مکن؛ سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو به ابوبکر و
عمر نمود و فرمود: حکم خدا این بود که علی علیهالسلام قضاوت کرد نه حکمی
که شماها کردید. [1] .
پی نوشت ها: (1) وافی، ج 2 ص-165 من لا یحضره الفقیه- قضاوتهای امیرالمؤمنین؛ داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیهالسلام، ص76.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1380