نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1327
فضائل علی از زبان مخالفان
ابن ابیالحدید در شرح سخن علی علیهالسلام در خطبه154 نهجالبلاغه که فرموده است: «نحن الشعار والاصحاب، والخزنة والابواب، ولاتؤ تی البیوت الا من ابوابها، فمن اتاها من غیر ابوابها سمی سارقا.» «مائیم
نزدیکان و یاران (پیامبر)، و گنجینه داران و درهای (علم و حکمت)، و به
خانهها جز از درهای آن درنیایند، و هر که از غیر در، درآید نام دزد بر او
نهد». گوید: بدان که اگر امیر مؤمنان علیهالسلام به خود ببالد و نهایت
کوشش خود را در شمارش مناقب و فضائل خویش به کاربرد با آن فصاحتی که خداوند
به او عطا فرموده و ویژه او ساخته است، و همه سخن سرایان عرب در این کار
به یاری او شتابند، به ده یک از آنچه پیامبر راستگو صلی الله علیه و آله و
سلم درباره او فرموده است نمیرسند؛ و منظورم اخبار عام و شایعی که امامیه
بدان بر امامت وی احتجاج میکنند مانند خبر غدیر و منزله و داستان برات و
خبر مناجات (صدقه دادن هنگام رازگویی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و
داستان خیبر و خبر یوم الدار در مکه در آغاز دعوت، و امثال آن نیست، بلکه
اخبار خاصی است که پیشوایان حدیث درباره او روایت نمودهاند و کمترین آنها
درباره دیگران به حصول نپیوسته است و من بخش اندکی را از آنچه علمای حدیث-
آنهایی که در مورد آن حضرت متهم نیستند و بیشترشان قائل به برتری دیگران بر
اویند- روایت نمودهاند میآورم، زیرا روایت آنان در فضائل او بیش از
روایت دیگران موجب آرامش نفس است. آن گاه گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ای
علی، خداوند تو را به زیوری آراسته که بندگان را به زیوری محبوبتر از آن
در نظر خویش نیاراسته است و آن زیور نیکان در نزد خداست و آن زهد در
دنیاست، تو را به گونهای ساخته که نه تو چیزی از دنیا میاندوزی و نه دنیا
تواند از بهرهای برد، و دوستی بینوایان را به تو بخشید، آن گونه که تو به
پیروی آنان دلخوشی و آنان به امامت تو دلخوش». به نمایندگان ثقیف که در اسلام آوردن بهانه تراشی میکردند فرمود: «یا
اسلام میآورید یا آنکه مردی را که به منزله من است- به سوی شما گسیل
میدارم، و او گردن شما را بزند و فرزندانتان را اسیر کند و اموالتان را
بگیرد. عمر گفت: من آرزوی امارت نکردم مگر آن روز، و سینهام را برای آن
سپر کردم؛ بدان امید که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من اشاره کند.
ولی آن حضرت برگشت و دست علی را گرفت و دوباره فرمود: آن مرد همین است». «مسند احمد» (خداوند
درباره علی به من سفارشی کرد، گفتم: پروردگارا، روشنتر بفرما. فرمود:
بشنو، علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و نور فرمانبران من است، و او
همان کلمهای است که همراه اهل تقوا ساختهام)، [1] هر که دوستش دارد مرا
دوست داشته، و هر که فرمانش بود مرا فرمان برده، پس او را بدین امر مژده
بده. گفتم: پروردگارا، او را مژده دادم، وی گفت: من بنده خدا و در اختیار
اویم، اگر عذابم کند به گناهانم عذاب نموده و هیچ ستمی روا نداشته، و اگر
آنچه را وعدهام داد سرانجام بخشد، باز هم او به من سزاوارتر است. پس من
(پیامبر) در حق او دعا کرده، گفتم: خداوندا، دلش را جلابخش و ایمان را بهار
آن قرار ده، خداوند فرمود: محققا چنین کردم، جز آنکه او را به پارهای از
بلاها اختصاص دادم که هیچ یک از دوستانم را بدان اختصاص ندادم.گفتم:
پروردگارا، او را برادر و همراه من است (او را معاف دار)! فرمود: در علم من
گذشته که او آزمایش خواهد شد و دیگران نیز بدو مورد آزمایش قرار خواهند
گرفت. (حلیة الاولیاء از ابی برزه اسلمی و به سند و لفظ دیگری از انس بن مالک چنین آورده: «پروردگار
عالمیان درباره علی به من گوشزد نمود که او پرچم هدایت، و منار ایمان، و
امام دوستان من، و نور همه فرمانبران من است؛ آن گاه پیامبر فرمود:علی در
فردای قیامت امین و پرچمدار من است؛ کلید گنجینههای رحمت پروردگارم به دست
علی است»). هر که میخواهد به اراده (آهنین) نوح، دانش آدم، بردباری ابراهیم، هوشیاری موسی و زهد عیسی بنگرد، پس به علی بن ابیطالب نگاه کند». (مسند احمد و صحیح بیهقی) «هر که بدین دلشاد است که چون من زیست کند، و چون من بمیرد، و به شاخهای از یاقوت- که خداوند به دست (قدرت) خویش آفرید و به آن گفت: «باش» و موجود شد- بیاویزد، پس باید که به ولای علی بن ابیطالب چنگ زند». (حلیة الاولیاء ابونعیم) «سوگند
به خدایی که جانم در دست اوست، اگر گروهی چند از امت من درباره تو
نمیگفتند آنچه را که ترسایان درباره فرزند مریم گفتند، امروز در فصل تو
سخنی میگفتم که به هیچ گروهی از مسلمانان نگذری مگر آنکه خاک پایت را برای
تبرک برگیرند. (مسند احمد) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در
شب عرفه به سوی حاجیان بیرون شد و فرمود: همانا خداوند به شما عموما بر
فرشتگان مباهات کرد و شما را دسته جمعی بخشید، و به علی خصوصا بر آنان
مباهات نمود و او را به خصوص آمرزید. من بدون آنکه به جهت خویشی خود با علی
ملاحظه او را کرده باشم به شما میگویم: «انسان خوشبخت و خوشبخت راستین کسی است که علی را در زمان حیات و پس از مرگش دوست بدارد». (احمد در کتاب فضائل علی علیهالسلام و مسند) «من
نخستین کسی هستم که در روز قیامت او را فرا خوانند، پس در سمت راست عرش
زیر سایه آن بایستم و حلهای بر من پوشند، سپس پیامبران دیگر را یکی پس از
دیگری فرا خوانند، آنان نیز در سمت راست عرش بایستند و حلههایی بر آنان
پوشند. آن گاه علی بن ابیطالب را به خاطر خویشی او با من و منزلتی که با
من دارد فرا خوانند و پرچم مرا که لوای حمد است به دست او دهند و آدم و همه
پیامبران پس از او زیر آن پرچم قرار دارند. سپس به علی علیهالسلام
فرمود: تو با آن پرچم حرکت میکنی تا میان من و ابراهیم خلیل میایستی، آن
گاه حلهای بر تو پوشند، و منادیی از عرش ندا کند: خوب بندهای است پدرت
ابراهیم، و خوب برادری است برادرت علی! تو را مژدگانی باد که آن گاه که مرا
خوانند تو را نیز خوانند، و آن گاه که مرا جامه پوشند تو را نیز پوشند، و
آن گاه که من زنده میشوم تو نیز زنده میگردی. [2] . (فضائل علی علیهالسلام و مسند احمد)
پی نوشت ها: (1) در سوره فتح آیه26 آمده است: ...فانزل
الله سکینته علی رسوله و علی المؤ منین وألزمهم کلمة التقوی... «پس خداوند
آرامش خود را بر پیامبر خود و بر مؤمنان فرود آورد و کلمه تقوا را همراه
آنان ساخت...». [2] امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، ص92-88.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1327