responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1171
ضرار بن ضمره ضبابی

ضِرار فرزند ضمره یا «حمزه» [1] یکی از شیعیان راستین و از ارادتمندان مخلص امیرمؤمنان علیه‌السلام به شمار می‌آمد.
او در ملاقاتی با معاویه با کمال جرأت و شهامت ارادت خود را نسبت به مولایش امیر مؤمنان علی علیه‌السلام اظهار کرد و قدرت و شوکت دستگاه معاویه مانع اظهار اعتقاد او نگردید. از جمله سخنان او در برابر معاویه این است:
ای معاویه، به خدا سوگند علی بلند همت، سخت ژرف اندیش و نیرومند بود، سخن حق می‌گفت و به عدالت حکم می‌راند، علم از سراسر وجودش می‌جوشید و حکمت و دانش از همه وجودش تراوش می‌کرد. او از دنیا و زرق و برق آن بیم داشت و با شب و تنهایی انس می‌ورزید، اشکش روان بود و تفکر و اندیشه‌اش بسیار و طولانی بود.
ای معاویه، علی علیه‌السلام لباس‌های کوتاه و غذای خشک و خشن را خوش می‌داشت و در میان ما چون یکی از ما بود، هرگاه از او می‌پرسیدیم جواب می‌داد، و چون فتوایی از او می‌خواستیم آگاهمان می‌کرد، به خدا قسم با همه نزدیکی ما به او و محشور بودن او با ما، باز از هیبت آن بزرگوار یارای سخن گفتن نداشتیم.
آری، علی علیه‌السلام دینداران را تعظیم می‌کرد و فقرا و مساکین را به خود نزدیک می‌نمود و هرگز قدرتمندان نمی‌توانستند از ناحیه او به خواسته‌های باطل‌شان برسند، و هیچ ضعیف و ناتوانی از عدل او نومید نمی‌شد.
ضرار در ادامه گفت: ای معاویه، گواهی می‌دهم بعد از نیمه شبی از شب‌ها که گیسوی شب فرو هشته و ستارگان در حال فرو شدن بودند، علی علیه‌السلام را در محراب عبادتش دیدم که محاسن شریفش را به دست گرفته و مانند مارگزیده‌ای به خود می‌پیچید و چون افراد مصیبت‌زده گریه می‌کرد و می‌گفت:
ای دنیا، از من دور شو، آیا خود را به من عرضه می‌داری یا به من دل بسته‌ای؟ هرگز، هرگز، برو دیگران را فریب ده که من تو را سه طلاقه کردم و در آن حق رجوع برای من نیست، گول تو را نمی‌خورم که عمرت کوتاه و ارزشت اندک است. آه از کمی توشه و دوری راه و طول سفر و مسیر خوفناک و دهشت‌انگیز.
ضرار می‌گوید: چون سخن من به این جا رسید، معاویه گریست و گفت: «رحم اللَّه ابا حسن، کان واللَّه کذلک؛ خدا ابوالحسن علی را رحمت کند، به خدا سوگند او چنین بود.»
سپس معاویه پرسید: ای ضرار، حزن و اندوهت برای علی چه گونه است؟
ضرار گفت: «حزن من ذُبح ولدُها فی حجرها؛ اندوه من مانند مادری است که یگانه فرزندش را در دامنش سر بریده باشند. [2] _ [3] .


پی نوشت ها:
(1) شرح ابن ابی الحدید، ج 18، ص 224.
(2) شرح ابن ابی الحدید، ج 18، ص 225.
(3)
داستان ملاقات ضرار با معاویه را سید رضی رحمه الله در نهج البلاغه با کمی تفاوت نقل کرده؛ چون از نظر محتوا و لفظ شباهت به نقل فوق دارد، از آوردن آن خودداری کردیم به نهج البلاغه، حکمت 75 مراجعه فرمایید.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 1171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست