نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1057
شمشیر سزای شورشیان
کسی که از دستور رهبری سر میپیچد آشوبگر به شمار میرود. با شورشیان جز زبان زور، چه حربهای را میتوان به کار برد؟ این نظر امام علی (ع) است. او نخست رهبری حکیمانهای را که پیروی از آن واجب است تشریح میکند و دو ویژگی اصلی آن را بر میشمارد: 1- توانائی آن به رهبری صحیح و درک مقتضیان آن. 2- شناخت عمیق احکام الهی. امام کسی را که بر این حاکمیت بشورد شورشگر میشمارد و خواستار سرکوب او میگردد تا به راه آید. امام علی (ع) میفرماید: «ای
مردم، آن کس به تصدی امر خلافت سزاوارتر است که تواناتر باشد و داناتر به
حکم خدا در این امر. هر گاه شورشگری فتنه برانگیزد، به او هشدار دهد و اگر
به راه نیامد سرکوبش کند. و به زندگیام سوگند چنانچه پیمان امامت به
شرط، حضور همهی مردم منعقد گردد، این مهم تحقق نخواهد پذیرفت لکن رسم آن
است که حاضران از سوی خود و غایبان حکم میدهند، و پس از آن کسی که حاضر
بوده حق بازگشت از بیعت را ندارد و آن که غایب بوده نمیتواند برای خود
انتخاب کند. بدانید که من با دو کس میجنگم: یکی کسی که دعوی چیزی دارد که
از آن او نیست. و دیگری آن که از آنچه بر عهده اوست سرباز میزند. ای
بندگان خدا، شما را به تقوی در پیشگاه خدا اندرز میدهم، که تقوی بندگان را
بهترین اندرز و نیکوترین فرجام کارها در نزد خداوند است. باب جنگ میان شما
و اهل قبله گشوده شده است و تنها کسی، پرچم این جنگ را به دوش تواند کشید
که اهل بصیرت و بینش باشد، و از علم مواضع حق برخوردار. پس به هر فرمانی که
دریافت میدارید، عمل کنید و از آنچه شما را باز میدارند، دست بکشید و تا
کاری را به روشنی ندیدهاید در آن شتاب مورزید، و چارهی هر مشکلی که از
گشودن آن درمانید به دست ماست.» [1] . جمعیت شورشگر نیز همان حکم فرد را دارند، یعنی مثلا هر گاه مردم شهری سر به شورش بردارند باید به زور شمشیر آنان را باز گرداند. امام علی (ع) در نامهای به اهل بصره مینویسد: و قد کان من انتشار حبلکم و شقاقکم ما لم تغبوا عنه، فعفوت عن مجرمکم و رفعت السیف عن مدبرکم، و قبلت من مقبلکم فان خطت بکم... «تلاش
برای آشوبگری و توطئه چینی چیزی نیست که از آن بیخبر باشید. اینک از
گنهکارتان در میگذرم و از فتنه جویتان شمشیر بر میگردانم و هر که به من
روی میآورد، میپذیرم. اما اگر باز هم به توطئههای هلاکت بار و حماقتهای
بیدادگرانه دست بزنید و با من از در مخالفت برآئید، من آمادهام که اسب و
ساز و برگ فراهم سازم و پای در رکاب گذارم. اما اگر مرا به جنگیدن وادارید،
چنان کارزاری بر پا کنم که روز «جمل» در پیش آن جز دم گذرایی جلوه نکند.
اما بدانید که برتری آن کس را که راه اطاعت پیش گیرد و حق آن کس را که
نیکخواه مردم باشد قدر میشناسم. نه بیگناهی را به جای گنهکار میگیرم، و
نه عهدشکنی را در کنار وفاداران قرار میدهم.» [2] .