نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1030
سه خطای عمر
ابنابیالحدید آورده: عمر شبها پاسبانی میکرد، شبی به هنگام گشت، صدای
مرد و زنی از خانهای به گوشش رسید، شکی در دلش افتاد، از دیوار خانه بالا
رفت و به درون خانه نگاه کرد، زن و مردی را دید که در کنار هم نشسته و
کاسه شرابی در جلو آنهاست. عمر به مرد نهیب زد و گفت: ای دشمن خدا! آیا
میپنداری که تو خدا را معصیت میکنی و او بر تو میپوشد؟! مرد گفت: ای خلیفه! اگر من تنها یک گناه مرتکب شدهام تو مرتکب سه گناه شدهای: اول این که خداوند میفرماید: ولا تجسسوا؛ [1] تجسس نکنید، و تو تجسس کردهای دوم این که میفرماید: واتوا البیوت من ابوابها؛ [2] از درهای خانهها داخل شوید و تو از دیوار بالا آمدهای. سوم این که میفرماید: فاذا دخلتم بیوتا فسلموا؛ [3] هر وقت داخل خانهای شدید به اهل آن خانه سلام کنید و تو سلام نکردی. [4] . و
در تفسیر ثعلبی آمده: مردی که عمر از دیوار خانهاش بالا رفته ابومحجن
ثقفی است که در آن موقع به عمر اعتراض نموده به او گفته: این کار تو
نارواست و خداوند تو را از تجسس برحذر داشته است. عمر به همراهان خود گفت:
این مرد چه میگوید؟ زید بن ثابت و عبدالله بن ارقم به او گفتند، راست
میگوید این عمل شما تجسس است. عمر چون این را شنید از خانه بیرون شد و او
را به حال خود واگذاشت. [5] . در شرح حال همین ابومحجن آوردهاند که او به علت شدت علاقهای که به نوشیدن شراب داشته سروده: اذا مامت فادفنی الی جنب کرمه تروی عظامی بعد موتی عروقها ولا تدفننی فی الفلاه فاننی اخاف اذا مامت لا اذوقها [6] .
پی نوشت ها: (1) سوره حجرات، آیه 12. (2) سوره بقره، آیه 188. (3) سوره نور، آیه 60. (4) شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 61. (5) تفسیر ثعلبی. (6)
آنگاه که مردم مرا در کنار درخت انگوری به خاک بسپارید، تا استخوانهایم از
ریشههای آن سیراب گردد و مرا در فلاه دفن نکنید، که می ترسم پس از مرگ از
چشیدن آن بی بهره بمانم.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1030