ضمير مستتر در آن فاعلش مىباشد و جمله فعل و فاعل خبر است براى
مبتداء محذوف بنابراين محلا مرفوع است و تقدير آن: هو لم يلد مىباشد.
واو: حرف، مهمل از عمل، عاطفه، مبنى بر فتح و عطف آن از قبيل عطف
مصاحب مىباشد.
لم يولد: فعل مضارع مجزوم (فعل جحد)، صيغه مفرد، مذكّر، غائب، ثلاثى
مجرّد، از باب ضرب، يضرب، مجهول، باب اصول، مثال واوى، معرب، مشتق، متصرّف، فعل
اخبارى، خاص، از افعال جارحه، تام، متعدّى بيك مفعول، ضمير مستتر در آن نائب فاعلش
مىباشد و جمله فعل و نائب فاعل معطوف است به جمله « لم يلد» بنابراين محلّا مرفوع
است.
واو: عاطفه و شرحش گذشت.
لم يكن: فعل مضارع مجزوم (فعل جحد)، صيغه مفرد، مذكّر، غائب، ثلاثى
مجرّد، از باب نصر، ينصر، معلوم، باب اصول، اجوف واوى، معرب، مشتق، متصرّف، فعل
اخبارى، عام، ناقص، لازم، ناسخ مبتداء و خبر، معطوف به لم يلد، بنابراين محلّا
مرفوع است.
لام: حرف، عامل جرّ، شبه تمليك، لام جحود (لامى كه مسبوق به كان منفى
باشد)، مبنى بر فتح.
ه: اسم، ضمير غائب، جامد، غير متصرّف، مبنى و علّت بنائش شباهت