سوّم: افعال تكوينى: و آن عبارتست از ايجاد چيزى كه هم مسبوق بمادّه‌

بوده و هم مدّه همچون ايجاد مركّبات بعقيده قدماء از عناصر اربعه (آتش، هواء

آب، خاك).

چهارم: انشاء يا احداث: و آن عبارتست از ايجاد چيزى كه مسبوق بمدّه‌

بوده بدون مادّه مانند صور مثاليّه كه قبلا ذكر آنها شد و گفتيم مكتب مشّاء منكر

وجود آنها مى‌باشد و مقصود مصنّف (ره) از « ما يقرب من ذلك» همين معنا

است.

متن: « 8 »

تجزيه و تركيب‌

لاقت: فعل ماضى از باب ضرب، يضرب، فاعلش در آن مستتر است كه‌

به « حكمت » يا به « منظومه » عود مى‌نمايد.

باء: بمعناى لام مى‌باشد.

رسم: مصدر و مجرور بباء و متعلّق به « لاقت » است.

باء: بمعناى سببيّت مى‌باشد.

مداد: بكسر ميم، سياهى مركّب را گويند، اسم مصدر و مجرور به باء و

متعلّق است به « رسم » و مضاف مى‌باشد.

النّور: مضاف اليه براى « مداد » .

في: حرف جارّ، بمعناى « على » .

صفحات: جمع صفحه، مجرور به « فى » متعلّق است به « رسم »

من: بيانيّه.

خدود: جمع « خدّ » گونه را گويند، مجرور به « من » و متعلّق است به‌

« استقرّ » و مضاف مى‌باشد.