6- جايز نيست بگوئيم: هل غير الله تعبدون زيرا مفعول فعل بر فعل مقدّم
شده و اين از مواردى است كه تنها استعمال همزه جايز است.
8- و امّا تركيب دو آيه مذكور:
الف: قل، فعل و فاعل، أ، حرف استفهام، تعبدون، فعل و فاعل، من، حرف
جار، دون، مجرور به « من » متعلق به « تعبدون » ظرف لغو، مضاف، الله، مضاف اليه، ما، موصوله، مفعول براى « تعبدون » ، لا يملك، فعل و فاعل، صله و عائد براى « ما » لكم، جار و مجرور، متعلق به « لا يملك» ظرف لغو، ضرّا،
مفعول براى « لا يملك» واو، عاطفه، لا، زائده، نفعا، معطوف به « ضرا » و جمله « أتعبدون من دون الله ... »
محلّا منصوب است تا مفعول براى « قل » باشد. واو، حاليه، الله، مبتداء اوّل، هو،
مبتداء دوّم، السميع، خبر براى « هو » العليم، خبر بعد از خبر براى « هو » و جمله « هو السميع العليم» محلّا مرفوع است تا خبر باشد براى « الله » و جمله « الله هو السميع العليم» محلّا منصوب است تا حال باشد.
ب: واو، عاطفه، من، شرطيّه، يتق الله، فعل و فاعل و مفعول، فعل شرط،
يجعل، فعل و فاعل و ضمير فاعلى به « اللّه » راجع است، جواب شرط، له، جار و مجرور، متعلق
به « يجعل » ، مخرجا، مفعول براى « يجعل » ، واو، عاطفه، يرزقه، فعل و فاعل و مفعول، معطوف به « يجعل » ، من، حرف جارّ، حيث، مجرور به « من » ، متعلق به « يرزقه » مضاف، لا يحتسب، فعل و فاعل و ضمير فاعلى به « من » راجع است، مضاف اليه، واو، عاطفه، من، شرطيّه، يتوكّل، فعل و
فاعل، فعل شرط، على الله، جار و مجرور، متعلّق به « يتوكّل » ظرف لغو، فاء، جواب، هو، مبتداء، حسبه، مضاف و مضاف اليه، خبر، و
جمله « هو حسبه» جواب است براى من، انّ، از حروف مشبهة بالفعل، الله، اسم
براى انّ، بالغ، خبر براى « انّ » مضاف، امره، مضاف و مضاف اليه، مضاف مضاف اليه
است براى « بالغ » ، قد، از حروف توقيع، جعل الله، فعل و فاعل،
لام، حرف جار، كلّ، مجرور به لام، مضاف، شىء، مضاف اليه، قدرا، مفعول براى « جعل » و جمله « من يتوكّل على اللّه الخ» معطوف است به « من يتق