2- من نظر بعينه فى عيوب الناس و رضى لنفسه بها فداك الاحمق
3- طلبت من زيد الكتاب، فقلت: اعطنى
4- هاجر القوم الينا، فنزلوا، ثمّ ارتحلوا
5- بدأت باسم اللّه فنجحت بتوفيقه
7- امّا تركيب دو جمله مذكور و بيان اعراب كلمات آنها:
الف: فاء، عاطفه، اصبر، فعل و فاعل، معطوف به « نزّلنا » كه قبل از اين آيه مىباشد بنابراين عطف مزبور از قبيل عطف انشاء
بر خبر مىباشد، لام، جارّه، حكم، مجرور به « لام » متعلق به « اصبر » ظرف لغو، مضاف، ربّ، مضاف اليه و مضاف، كاف،
مضاف اليه، واو، عاطفه، لا تطع، فعل نهى، فعل و فاعل، معطوف به « اصبر » و عطف مزبور از قبيل عطف انشاء بر انشاء مىباشد، منهم، جار و
مجرور، متعلق به « لا تطع» ظرف لغو، آثما، مفعول براى « لا تطع»، او، عاطفه، كفورا،
معطوف به « آثما » .
ب: قل، فعل و فاعل، من، استفهاميه، مبتداء، يرزقكم، فعل و فاعل و
مفعول، خبر، من السموات، جار و مجرور، متعلق به « يرزقكم » و الارض، عاطف و معطوف به « السموات » و جمله « من يرزقكم ... »
محلّا منصوب است تا مفعول براى « قل » باشد.
قل، فعل و فاعل، اللّه، خبر است براى مبتداء محذوف و تقدير « هو اللّه» مىباشد و اين جمله
محلا منصوب است تا مفعول براى « قل » باشد، واو، عاطفه، انّا، حرف مشبهة بالفعل با
اسمش، او، عاطفه، ايّاكم، معطوف به اسم انّ، لام، ابتدائيه، على هدى، جار و مجرور،
متعلق به استقر، خبر براى « انّ » ، او، عاطفه، فى ضلال، جار و مجرور، معطوف به « على هدى»، مبين، صفت براى « ضلال » و جمله «انّااو ايّاكم لعل هدى ...» معطوف است به جمله « هو الله» كه مفعول است براى « قل » بنابراين محلا منصوب مىباشد.