و: « بئس » از افعال ذمّ بوده و « القرين » فاعل آن مىباشد.
10- و امّا تعيين فاعل افعال مدح و ذم و اسم مخصوص و تميز و حال در جملات
مذكور:
الف: بئس از افعال ذم و « قاضى السّوء» فاعل و « زيد » اسم مخصوص به ذم
ب: « نعم » از افعال مدح و « العون » فاعل و « الغنى » اسم مخصوص به مدح
ج: « بئس » از افعال ذمّ « السعى » فاعل و « التفرقة » اسم مخصوص به ذم
د: « ساء » از افعال ذم و ضمير در آن فاعلش و « جاهلا » حال و « طالب المال» اسم مخصوص به ذم
ه: « بئست » از افعال ذم، التجارة فاعلش و « النميمة » اسم مخصوص به ذم
و: « نعمت » از افعال مدح و ضمير « هى » فاعلش و « فتيات » تميز و « المجتهدات » اسم مخصوص به مدح
ز: « ساء » از افعال ذم « من يخون امته» فاعل و « يزيد » اسم مخصوص به ذم
ح: « حبّذا » از افعال مدح، ذا، فاعلش « رجلين » تميز و « حسين و اخوه» اسم مخصوص به مدح
ط: « نعمّا » از افعال مدح و ضمير در آن فاعلش و « ما » تميز و « التقوى » اسم مخصوص به مدح
ى: « حبّذا » از افعال مدح « ذا » فاعلش و « اخوك » اسم مخصوص به مدح و « شاعرا » تميز مىباشد
11- و امّا تركيب دو عبارت مذكور:
الف: ما، اسميّه، مجرّد از معناى حرف، تامّه كه در باب تعجّب استعمال
مىشود، احسن، فعل و فاعل ضمير فاعلى به « ما » راجع است، تواضع، مضاف، مفعول براى « احسن » الاغنياء، مضاف اليه للفقراء، جار و مجرور، متعلق به « تواضع » ظرف لغو، طلبا، مفعولله، لام، جاره، ما، موصوله مجرور به « لام » متعلق به « طلبا » عند الله، مضاف و مضاف اليه، ظرف، متعلق به
استقر، صله براى « ما » واو، حاليه،