1- زيرا لفظ تميز ما را از ذكر عدد بىنياز قرار مى دهد مثلا وقتى
مىگوئيم: عندى رجل يا رجلان نفس لفظ « رجل » و « رجلان » دلالت دارد بر واحد و اثنين از اينرو جمع بين
اسم عدد و تمييز در ايندو مورد لغو مىباشد.
2- تميز اعداد يازده و دوازده تا نود و نه را مفرد و منصوب مىآورند.
3- اسمى كه بعد از عدد (3 تا 10) واقع مىشود بايد جمع و مجرور باشد.
4- مؤنث آن است كه در آن علامت تأنيث باشد چه لفظا مانند: فاطمة و چه
تقديرا نظير ارض و دار و مذكر آن است كه در آن علامت تأنيث مطلقا نباشد مانند:
على
5- علامات تأنيث سه تا است باين شرح:
1- تاء مانند: طلحة
2- الف مقصوره نظير: حبلى
3- الف ممدوده همچون: حمراء و صفراء
از ميان اين سه تنها « تاء » مقدّر گرفته مىشود چنانچه در ارض مىگويند
اين