1- غايات اسمائى هستند كه از اضافه قطع شدهاند به اين معنا كه مضاف
اليه آنها حذف مىشود.
2- وجه مبنى شدن « حيث » آن است كه به غايات شباهت دارد زيرا همچون
آنها دائما اضافه مىگردد و شرط آن اين است كه به جمله اعم از اسميه يا فعليه
اضافه شود.
3- « اذا »
براى زمان استقبال استعمال شده و « اذ » براى زمان ماضى
4- و امّا استخراج ظروف از جملات مذكور و اعراب آنها:
الف: كلمه « فوق » ظرف بوده و نصبش به همين خاطر مىباشد
ب: كلمه « تحت » ظرف بوده و مجرور است به « من »
ج: كلمه « قبل » ظرف بوده و مجرور است به « من »
د: كلمه « حيث » و « شطر » ظرف بوده اوّلى مبنى بر ضم و محلا مجرور بوده
و دوّمى بنابر ظرفيّت منصوب مىباشد.
ه: كلمه « اذا » ظرف بوده و متعلّق است به « فرحوا » و عامل در « اذا » همين فعل مىباشد و كلمه « اذا » دوّمى فجائيّه بوده و متعلّق است به « يقنطون » .
و: « يوم » ظرف است و متعلّق به « لا ينفع» مىباشد و كلمه « قبل » ظرف است و مبنى بر ضمّ و محلّا مجرور است به « من » .
ز: كلمه « حيث » ظرف است و مبنى بر ضمّ و محلّا منصوب است به « يجعل »
ح: كلمه « قبل » و « بعد » ظرف بوده و هردو مجرور هستند به « من » ومحلا منصوب مىباشند و متعلّق هردو « اوذينا » است.
ط: كلمه « قط » ظرف است براى استغراق ماضى و متعلّق است به « ما افحش»
ى: « امام » ظرف است و خبر براى « انّ » مىباشد و متعلق است به « استقر » و « وراء » نيز ظرف است و خبر مقدّم براى « انّ » بوده و متعلق به استقّر مىباشد و اسم « انّ » در اينجا « الساعة » است كه مؤخر شده.