چونكه علم بلاغت و توابعش از حيث قدر و منزلت اجلّ علومست و از نظر
اسرار و مطالب باريك دقيقترين آنها است چه آنكه ظرائف علم عربى و امور نهانى آن
تنها بواسطه اين علم دانسته شده و به وسيله آن پرده از رخسار اعجاز قرآن برداشته
مىشود و چون قسم سوّم از كتاب مفتاح العلوم تصنيف دانشمند پرمايه ابو يعقوب
سكّاكى بزرگترين كتابى است كه از حيث نفع در اين علم تدوين شده زيرا از حيث حسن
ترتيب هيچكدام از مسفورات اهل اين فن در حدّ آن نيستند و نيز از جهت تحرير مطالب
بهترين آنها است و از جهت جامعيّت قواعد از برترين آنها مىباشد و لكن در عين اين
خصوصيات از حشو و تطويل و تعقيد نيز خالى نبوده در حاليكه قابل براى اختصار كردن
بوده و احتياج به ايضاح و باز كردن مطالب داشته و نيازمند به تجريد از حشو و زوائد
مىباشد لذا جمع نمودم كتاب مختصرى را كه آنچه از قواعد در قسم ثالث هست دارا
مىباشد.
و مقصود از قواعد احكام كليّهاى استكه بر جميع جزئيات و افراد خود
منطبق شوند و از دانستن حكم كليّات حكم افراد نيز دانسته گردد، مثلا در علم معانى
مىگويند:
هرحكمى كه مورد انكار است تأكيدش واجبست اين قضيه را قاعده گويند
زيرا داراى مصاديق و افرادى است از جمله قضيّه [انّ زيدا قائم و انّ عمرا لقاعد و
واللّه انّ خالدا لذاهب] و امثال اينها چه آنكه در اين سه مثال قيام و قعود و
ذهاب را مخاطب تصديق نداشته بلكه منكر مىباشد لذا تأكيد آن بمقدار انكار مخاطب
لازمست.
توضيح المباني في شرح مختصر المعاني ؛ ج1 ؛ ص44
قوله: جميع جزئياته: ضمير مجرورى در [جزئياته] به
كلّى