لا عطفه عليّ: اف لك كدّرت البحار، و كدرت الطّين و لعنتك الملائكة
الأخيار، و ملائكة السّماوات و الأرض.
قال: فصامت المرأة نهارها، و قامت ليلها، و خلقت رأسها، و لبست
المسوح فبلغ ذلك النّبي صلّى اللّه عليه و آله فقال: انّ ذلك لا يقبل منها، بناء
على أنّ الظّاهر من قولها: صنعت شيئا: المعالجة بشيئ غير الأدعية و الصّلوات و
نحوها، و لذا فهم الصّدوق منها السّحر، و لم يذكر في عنوان سحر المرأة غير هذه
الرّواية.
ترجمه:
مقام دوّم در بيان حكم اقسام سحر
مرحوم مصنّف مىفرمايند:
امّا حكم چهار قسمى كه قبلا از ايضاح نقل شد، بايد بگوئيم:
همينقدر كه مرحوم مجلسى شهادت دادهاند باينكه اين اقسام در معناى
معروف سحر داخلند و از نظر اهل شرع از مصاديق سحر بحساب مىآيند كفايت كرده در
نتيجه اطلاقات تحريم شامل آنها مىشود مضافا به ادّعائى كه فخر المحقّقين در ايضاح
نموده و حرمت آنها را از ضروريّات دين دانسته و مستحلّ آنها را محكوم بكفر قرار
داده است و نيز ادّعاى مرحوم شهيدين در كتاب دروس و مسالك باينكه مستحلّ سحر را بايد
كشت البتّه اگرچه ما از ادّعاى اجماعات منقوله اطمينانى بر حكم بحرمت پيدا
نمىكنيم ولى ادّعاى ضرورت دينى از امورى است كه موجب حصول اطمينان بحكم و اتّفاق
و اجماع علماء بر آن در تمام اعصار مىباشد.
بلى شارح نخبه فرموده است:
طلسماتى كه مشتمل بر اضرار يا تمويه و تدليس بر مسلمين بوده يا باعث
توهين به محترمات اللّه همچون قرآن و ابعاض آن و اسماء اللّه الحسنى و امثال اينها
مىباشند بدون ترديد حرام هستند اعمّ از آنكه از مصاديق سحر محسوب گشته و يا سحر
بحساب نيايند.
و آنچه بمنظور حصول اغراض مانند حضور غائب و بقاء ساختمان و فتح و
فيروزى قلعهها براى مسلمين و نظائر اينها انجام مىگيرد مقتضاى اصل آنستكه جايز