ولى در هريك از اين ادلّه مىتوان خدشه و ايراد نمود:
امّا در اوّل يعنى آيه شريفه:
بايد بگوئيم: مراد از تحريم خبائث بقرينه فقره قبلى آن يعنى و يحلّ
لهم الطّيّبات تنها اكل و تناول آنها بوده نه مطلق انتفاعات تا بگوئيم آيه شامل
بيع نيز مىباشد.
و امّا در حديث نبوىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اخبار و روايات
ديگر:
وجه اشكال همان است كه سابقا گفته شد و آن اينستكه موجب حرمت ثمن و
تحريم معامله حرمت عين بوده بطورى كه بر حرمت جميع منافع يا لا اقلّ منافع مقصوده
غالبى دلالت نمايد و پرواضح است كه اكل از منافع روث و عذره محسوب نمىشود لذا روث
همچون طين بوده كه در عين حرمت تناولش بيع آن جايز مىباشد چنانچه سابقا شرح آن
گذشت.
شرح مطلوب
قوله: الارواث الطّاهرة: كلمه « ارواث » جمع روث بوده يعنى عذره.
قوله: و عن الخلاف: كتاب خلاف كه در جمع مسائل
اختلافى بين شيعه و سنّى تنظيم شده اثر مرحوم شيخ طوسى است.
قوله: و حكى ايضا عن المرتضى: مقصود از « مرتضى » علم الهدى سيّد مرتضى مىباشد.
قوله: الاجماع عليه: ضمير در « عليه » به جواز بيع الارواث الطّاهرة راجع است.
قوله: و حكى عن سلّار ايضا: ضمير نائب فاعلى در « حكى » به رأى مفيد راجع است.
قوله: و لا اعرف مستندا لذلك: مشار اليه « ذلك » رأى مفيد و سلّار (رهما) مىباشد.
قوله: و يحرّم عليهم الخبائث: آيه (157) از سوره اعراف.