responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 67

قول دوّم كه قائلش مى‌گويد حروف اساسا هيچ معنائى ندارند ظاهر شد و همچنين فساد قول اوّل كه قائل آن مى‌گويد معناى حرفى و اسمى ذاتا با هم متّحد بوده و از حيث لحاظ و اعتبار با هم مختلفند نيز معلوم گرديد.

دليل جداگانه بر ردّ قول اوّل‌

سپس مى‌فرمايند:

و اينقول را اين بيان نيز ردّ مى كند كه اگر اتّحاد معناى حرفى و اسمى صحيح باشد بايد استعمال هركدام بجاى ديگرى صحيح باشد با اينكه عدم جواز اين معنا بديهى بوده حتّى مجازا نيز هيچيك را در جاى ديگرى نمى‌توان بكار برد مثلا صحيح نيست بجاى « زيد فى الدّار» بگوئيم:

زيد الظّرفية الدّار.

بيان مراد

مرحوم مصنّف پس از تثبيت مختار خود به تضعيف دو قول ديگر يعنى فرموده نجم الائمّه (ره) كه مختار صاحب كفايه نيز مى‌باشد و رأى دوم پرداخته و مى‌فرمايد:

بنابر آنچه ما در اثبات رأى خود گفته و اقامه برهان نموديم قول اوّل و دوّم تضعيف شده و بطلانشان معلوم و ظاه مى‌گردد چه آنكه پس از اثبات حقيقت و معنا براى حروف رأى دوّم كه منكر معنا براى حروف بود ساقط شده و بعد از تثبيت تغاير معناى حرفى با اسمى قول اوّل كه آنها را با هم متّحد و بدون تفاوت مى‌داند نيز باطل مى‌گردد.

و در ردّ و تضعيف اينقول يعنى فرموده مرحوم رضى نجم الائمّه وجه ديگرى مى‌توان آورد و آن اينستكه اگر بين معانى حروف و اسماء هم سنخ با آنها تفاوتى نباشد پس بايد بتوان اسم را بجاى حرف يا بالعكس استعمال نمود مثلا « ظرفيّت » كه معناى اسمى است استعمالش بجاى حرف يعنى « فى » در مثال: زيد فى الدّار بايد صحيح بوده يعنى بتوان گفت:

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست