responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 55

سرت من البصرة الى الكوفة.

( از آغاز بصره تا انتهاى كوفه سير نمودم).

و چنانچه ملاحظه مى‌شود لفظ « من » در اين مثال در ابتدائيّت منسوب به بصره استعمال گرديده نه بنحو مستقلّ و بدون اضافه به كلمه ديگر.

ولى غايت و غرض از وضع اسماء اينستكه آنها را در معانى مستقلّه و بدون اضافه و نسبت بمعناى ديگر استعمال نمايند از اينرو مى‌بينيم كه در موارد استعمال ابتدائيّت اسمى مى‌گويند:

ابتداء سيرى البصرة و انتهائه الكوفه.

( آغاز سير من بصره و انتهاى آن كوفه مى‌باشد).

در اينمثال كلمه « ابتداء » كه معناى اسمى است بدون اضافه و نسبت به كلمه ديگر در كلام مورد استعمال واقع گرديده.

پس معناى « من » و « الابتداء » هردو با هم متّحد بوده و صرفا فرقشان در كيفيّت استعمال و بعبارت ديگر از حيث غايت با هم فرق دارند.

قوله: انّ مثاله: يعنى مثال قسم ثالث.

قوله: و ما يلحق بها: ضمير در « بها » به حروف راجع است.

قوله: و قبل اثبات ذلك: مشار اليه « ذلك » مثال بودن حروف و ملحقات بآنها براى قسم ثالث مى‌باشد.

قوله: المسانخة لها فى المعنى: كلمه « المسانخة » يعنى هم سنخ و هم قبيل بودن و آن صفت است براى « الاسماء » و ضمير در « لها » به حروف راجع است.

قوله: عين معنى كلمة الابتداء: مقصود از « كلمة الابتداء» ابتداء كسى است چنانچه مراد از « استعلاء » و « ظرفيّت » استعلاء و ظرفيّت اسمى مى‌باشد.

قوله: و انّما الفرق: يعنى فرق بين حروف و اسماء.

قوله: و هى انّ الحرف وضع الخ: ضمير « هى » به جهت راجع است.

قوله: لاجل ان يستعمل فى معناه: ضمير مجرورى در « معناه » به حرف عود مى‌كند.

قوله: لاجل ان يستعمل فى معناه اذا لوحظ مستقلّا فى نفسه: ضمير در « معناه » به‌

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست