واجب اصلى: آنستكه مقصود از كلام بطور مستقلّ اين باشد كه وجوب آنرا
افاده نمايند مانند وجوب نماز و وضوء كه اوّل از «اقيمواالصّلوة» و دوّم از «فاغسلواوجوهكم» استفاده مىشود.
و واجب تبعى: آنستكه از كلام قصد افاده وجوبش نشده بلكه وجوب مستفاد
از توابع آنچيزى است كه مقصود بافاده مىباشد مانند وجوب رفتن به بازار كه از امر
مولى بوجوب شراء لحم از بازار فهميده مىشود چه آنكه رفتن به بازار در صورت لزوم
ابتياع گوشت از آن واجب مىباشد ولى اين وجوب از كلام قصد نشده بلكه مراد مولى از
آن صرفا وجوب شراء لحم از بازار مىباشد.
چنانچه در هردلالت التزاميّهاى كه لزوم در آن از قبيل لزوم بيّن
بمعناى اخصّ نباشد حكم چنين است.
بيان مراد
قوله: فانّ المشى اليها: ضمير در « اليها » به سوق راجع است.
قوله: حينئذ: يعنى حين امر المولى بشراء اللّحم من السّوق.
قوله: لكنّه لم يكن مقصودا بالافادة من الكلام: ضمير در « لكنّه » به وجوب مشى راجع است.
قوله: من قبيل البيّن بالمعنى الاخصّ: مرحوم مصنّف در كتاب « المنطق » ص (98) مىفرمايد:
عرضى بر دو قسم است:
1- لازم.
2- مفارق.
لازم: آنستكه انفكاكش عقلا از موضوع ممتنع باشد همچون وصف « فرد » براى عدد سه و « زوج » براى چهار.