و من مثال الحجّ يظهر انّه و هو واجب واحد يكون واجبا مشروطا بالقياس
الى شيئ و واجبا مطلقا بالقياس الى شيئ آخر، فالمشروط و المطلق امران اضافيّان.
ترجمه:
خاتمه مبحث اوامر: تقسيمات واجب
براى واجب تقسيمات عديدهاى مىباشد كه مناسب است در اينجا متعرّض
آنها شده و بعنوان ملحق به مباحث اوامر و بمنظور اتمام فائده و تتمّه بحث از آنها
نام ببريم.
تقسيم اوّل: واجب مطلق و واجب مشروط
وجوب در واجب را وقتى بشيئى كه از واجب خارج است مىسنجيم بيكى از دو
نحو ذيل مىباشد:
1- آنكه وجوب واجب موقوف بر آن شيئ بوده و آن شيئ بعنوان شرط در وجوب
واجب اخذ شده باشد همچون وجوب حجّ نسبت باستطاعت چه آنكه حجّ امر واجبى است كه شرط
وجوب آن حصول استطاعت مىباشد.
اينقسم از واجب را اصطلاحا واجب مشروط خوانند چه آنكه وجوبش مشروط به
حصول آن شيئى است كه از ذات واجب خارج مىباشد و لذا در مثال مزبور حجّ صرفا در
وقتى واجب است كه استطاعت حاصل گردد و قبل از آن اصل وجوب منتفى است چه آنكه مشروط
بانتفاء شرطش منتفى مىگردد.
2- آنكه وجوب واجب بر حصول شيئ مزبور موقوف نباشد نظير حجّ نسبت به قطع
مسافت و طىّ طريق چه آنكه در وجوب حجّ شرط نيست كه مكلّف طريق از وطن تا ميقات را
بهپيمايد اگرچه البتّه وجود حجّ بر آن موقوفست چه آنكه پيمودن راه از مقدّمات
وجوديّه حجّ محسوب مىشود.
و اينقسم از واجب را واجب مطلق مىخوانند زيرا وجوبش مطلق و غير
مشروط است بحصول آن شيئ خارج (يعنى قطع مسافت).