responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 220

ترجمه:

سرّ عموم و خصوص بودن مشتقّ باصطلاح اصولى و نحوى‌

سرّ اينكه بين مشتقّ اصولى و نحوى نسبت عموم و خصوص من وجه مى‌باشد اينستكه در مشتقّ اصولى دو امر معتبر و شرط گرديده كه بملاحظه آندو از مشتقّ نحوى اخصّ من وجه محسوب مى‌گردد و آندو عبارتند از:

1- مشتقّ بر ذات جارى و حمل گردد باينمعنا كه از ذات حكايت كرده و برايش عنوان باشد همچون اسم فاعل، اسم مفعول، اسماء مكان و اسماء آلت و غير ايندو و آنچه از جوامد باين امور شباهت دارند.

و بخاطر اين شرط نزاع ما در اينجا شامل افعال و مصادر نمى‌شود زيرا هيچيك از افعال و مصادر از ذات حكايت نكرده و براى آن عنوان نمى‌باشند اگرچه بآن نسبت داده شوند.

2- بواسطه زوال صفت از ذات، ذات زائل نگردد.

و مقصود ما از صفت مبدئى است كه مشتقّ را از آن انتزاع نموده و صدقش بر ذات صحيح باشد.

و معناى اينكلام كه گفتيم: بواسطه زوال صفت ذات زائل نگردد اينستكه:

اگر تلبّس ذات بصفت زائل شود نفس ذات باقى و محفوظ بماند، پس در نتيجه بايد گفت:

ذات گاهى بصفت متلبّس بوده و زمانى بآن اتّصاف و تلبّس ندارد و در هردو حال ذات يكى مى‌باشد.

بيان مراد

قوله: و السّرّ فى ذلك: مشار اليه « ذلك » نسبت عموم و خصوص من وجه بين دو مشتقّ مى‌باشد.

قوله: ان يكون جاريا على الذّات: ضمير در « يكون » به مشتقّ راجع بوده و مراد از « جريان بر ذات» حمل مشتقّ بر ذات مى‌باشد.

نام کتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 220
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست