اگر متكلّم در مقام اعتراض بگويد:
چرا لفظ را بر معناى حقيقى حمل نمودى در حاليكه من از لفظ مجاز مقصودم بود.
سامع در جواب مىگويد:
با بودن اصالة الحقيقه جاى اين اعتراض نيست و در واقع اگر مجاز را اراده كرده بودى مىبايد قرينه بر چنين اراده نصب مىنمودى.
بيان مراد
قوله: مع احتمال وجودها: يعنى وجود القرينة.
قوله: فيقال حينئذ: يعنى حين الشّكّ فى ارادة المتكلّم.
قوله: فيكون حجّة فيه: ضمير در « فيكون » به اصل و در « فيه » به معناى حقيقى عود مىكند.
متن:
2- اصالة العموم
و موردها ما اذا ورد لفظ عام و شكّ فى ارادة العموم منه او الخصوص اى شكّ فى تخصيصه، فيقال حينئذ:
الاصل، العموم، فيكون حجّة فى العموم على المتكلّم او السّامع.
ترجمه:
اصل دوّم: اصالة العموم
و مورد اين اصل آنجائى است كه لفظ عامّى وارد شده و در اراده عموم يا خصوص از آن شكّ كنيم.
و بعبارت ديگر:
در تخصيص آن مردّد باشيم در چنين وقتى گفته مىشود:
اصل آنستكه كلام را بر عموم حمل كنيم.
پس اصل مزبور در حمل كلام بر عموم حجّتى است بر عليه هركدام از