در آن جايز است باين شرح:
1- رّ: بضمّ هردو.
2- ردّ: بضمّ راء و فتح دال.
3- ردّ: بضمّ راء و كسر دال.
ولى هرسه فرع بوده و اعتبارى بآنها نيست و مناط حكم همان صيغه اصلى يعنى « اردو » مىباشد.
تعريف اعراب و اقسام آن
شارح گويد:
طبق آنچه مصنّف در كتاب تسهيل آورده اعراب عبارتست از كيفيّتى كه براى بيان مقتضاى عامل آورده مىشود پس مىتوان در تفسير آن گفت:
اعراب مبيّن مقتضاى اعراب است اعمّ از آنكه مبيّن مزبور حركت باشد نظير:
جاء زيد (آمد زيد) كه حركت (؟؟؟) بيان مىكند مقتضاى « جاء » رفع است.
يا حرف باشد مانند:
رأيت اباه (ديدم پدرش را) كه « الف » بيان مىكند مقتضاى « رأيت » نصب مىباشد.
يا سكون بوده مانند:
لم يضرب كه « ؟؟؟ » بيان مىكند مقتضاى « لم » جزم است.
يا حذف باشد مانند:
لم يرم كه حذف (ياء) از آخر « يرم » بيان مىكند مقتضاى « لم » جزم است و آن بحذف لام الفعل مىباشد.
و بهرتقدير اعراب برچهار نوع است:
رفع، نصب، جرّ، جزم.