نوع قرينه در مجاز قرينه صارفه است ولى در مشترك لفظى قرينه معيّنه
مىباشد. مقصود از قرينه صارفه آنستكه، متكلّم لفظ يا امر ديگرى مىآورد و
بدينوسيله مخاطب را از اراده معناى حقيقى منصرف مىكند، مانند كلمه « يرمى » در « رأيت اسدا يرمى».
و مراد از قرينه معيّنه آنستكه، متكلّم براى تعيين يكى از معانى
حقيقيّه لفظ مشترك نصب قرينه مينمايد، همچون لفظ « جاريه » در « رأيت عينا جاريه».
بحث پنجم تعريف مشترك و تقسيم آن
مشترك: آنستكه، لفظ واحدى داراى معانى و مصاديق متعدّد باشد و آن بر دو
قسم است: مشترك لفظى و مشترك معنوى.
مشترك لفظى: عبارتست از لفظ واحدى كه در اوضاع متعدّد و عليحده آن را
در مقابل معانى گوناگون وضع نموده باشند، همچون لفظ عين نسبت به معانى متكثّر كه
اهل لغت براى آن ثبت كردهاند.
مشترك معنوى: عبارتست از لفظ واحدى كه براى معنايش مصاديق متعدّدى
باشد؛ همچون، حيوان كه بين انسان و فرس و حمار و اسد و غير اينها مشترك است.
بنابراين، مشترك معنوى همان قدر جامع بين افراد را گويند.