نهى/ لاييسر/ نبايد قمار كند يك مرد غائب در زمان حال
جحد/ لم ييسر/ قمار نكرده است يك مرد غائب در زمان گذشته
نفى/ لا ييسر/ قمار نميكند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
استفهام/ هل ييسر/ آيا قمار مىكند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
اسم فاعل/ ياسر/ يك مرد قمار كننده
اسم مفعول/ ميسور به/ يك مرد قمار شده
مصدر/ الميسر/ قمار كردن
مشتقات باب يمن ييمن
ماضى معلوم/ يمن/ با بركت بود يك مرد غائب در زمان گذشته
ماضى مجهول/ يمن/ با بركت شد يك مرد غائب در زمان گذشته
مضارع معلوم/ ييمن/ با بركت هست يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
مضارع مجهول/ يؤمن/ با بركت ميشود يك مرد غائب در زمان حال ياآينده
امر غائب معلوم/ لييمن/ بايد با بركت باشد يك مرد غائب در زمان حال
امر غائب مجهول/ ليؤمن/ بايد با بركت شود يك مرد غائب در زمان حال
امر حاضر معلوم/ اومن/ با بركت باش تو يك مرد حاضر در زمان حال
امر بصيغه/ لتومن/ با بركت شو تو يك مرد حاضر در زمان حال
نهى/ لا ييمن/ نبايد با بركت باشد يك مرد غائب در زمان حال
جحد/ لم ييمن/ بابركت نبوده است يك مرد غائب در زمان گذشته
نفى/ لا ييمن/ بابركت نيست يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
استفهام/ هل ييمن/ آيا با بركت هست يك مرد غائب در زمان حال يا آينده
اسم فاعل/ يامن/ يك مرد با بركت
اسم مفعول/ ميمون/ يك مرد مبارك