responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اساس الصرف، مشتمل بر امهات مسائل علم صرف نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 144

تزلزل- فعل امر حاضر است در اصل تتزلزل بود خواستيم از آن امر حاضر بنا كنيم تاء كه علامت فعل مضارع بود از اوّلش برداشتيم چون ما بعد آن متحرك بود بهمان حركت اكتفاء نموديم فقط آخرش را مجزوم ساختيم تزلزل شد.

و چون صرف صيغ ماضى و مضارع و امر اين باب ساده و احتياج به نوشتن نبود لذا از ذكر آنها خوددارى نموديم.

بناء باب افعنلال احرنجم يحرنجم احرنجام‌

احرنجم- فعل ماضى است در اصل حرجم بود خواستيم از آن رباعى مزيد بنا كنيم همزه وصل مكسوره در اوّل آن درآورده و فاء الفعلش را ساكن كرده و عين الفعلش را مفتوح سپس بعد از عين الفعل نون ساكن درآورديم احرنجم شد يعنى اراده كارى نمود يك مرد غائب در زمان گذشته.

يحرنجم- فعل مضارع است در اصل احرنجم بود خواستيم از آن مضارع بنا كنيم ياء مفتوحه در اوّلش درآورده و آخرش را مضموم و ما قبل آخر را مكسور نموديم ياحرنجم شد صرف كرديم تا بمتكلم وحده رسيديم اجتماع دو همزه شد اوّلى را حذف كرده و ما بقى صيغه‌ها را هم بجهت اتحاد با آن چنين كرديم يحرنجم شد يعنى اراده كارى مى‌كند يك مرد غائب در زمان حال يا آينده.

احرنجم- امر حاضر است در اصل تاحرنجم بود يعنى اصل مضارع خواستيم از آن امر حاضر بنا كنيم تاء كه علامت فعل مضارع بود از اولش برداشته و چون بعد از آن متحرك بود بهمان حركت اكتفاء كرديم فقط آخرش را مجزوم كرديم احرنجم شد يعنى اراده كارى كن تو يك مرد حاضر

نام کتاب : اساس الصرف، مشتمل بر امهات مسائل علم صرف نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست