responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 984

فصل شانزدهم‌

بازگشت اهل بيت عليهم السّلام به مدينه طيّبه‌

همينكه يزيد پليد برحسب ظاهر از كرده خود پشيمان گرديد و از ملامت مردم ترسيد جاى آن نديد كه آل اللّه را در شام نگاهدارد پس مجلسى آراست اسيران آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله را خواست و عذرخواهى نمود و به عوض مال و اموال ايشان كه در كربلا غارت كرده بودند مال و افزار و لباسهاى فاخر به آنها بخشيد .

ابو مخنف در مقتل خود مى‌نويسد قال الرّاوى فاعطاهم مالا كثيرا و اخلعت على كلّ واحد منهنّ و زاد عليهم من الثّياب و الحلى و الاثاث به عوض ما اخذ منهنّ به غير از مال و اموال و اسباب و اثاث و زيور به عوض آنچه از ايشان غارت كرده بودند داد و بعد فرمان داد شتران خوش‌رفتارى آوردند كجاوه‌ها و محملها حاضر نمودند پوششهاى نيكو روپوش كجاوه‌ها نمودند رئيسى از رؤسا لشگر خويش را طلبيد با پانصد نفر همراه ايشان كرده و گفت اين مصيبت‌زدگان را به عزّت و احترام به مدينه خير الأنام برسانيد مشهور آنست كه قائد و رئيس نعمان بن بشير انصارى بود و صاحب كامل در كامل السّقيفه مى‌نويسد كه رئيس عمرو بن خالد قرشى بود حاصل آنكه يزيد به نعمان سفارش بسيار درباره امام عليه السّلام نمود كه بايد اين آقا را صحيحا با مخدرات محترمات به مدينه برسانى شب ايشان را راه ببر و روز آرام بگير كه آفتاب صدمه به آنها نزند وقتى كه ايشان را فرود آوردى خود و تابعان در كنارى منزل كنيد كه مبادا چشم احدى از نامحرمان برايشان بيفتد كمال دقّت را در حفظ و حراست ايشان بنما و نيز آنچه بگويند و بخواهند اطاعت و اجابت كن .

مرحوم مفيد در ارشاد مى‌نويسد :

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 984
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست