شيكا مغرما حين لا تجد الّا ما قدّمت يداك و ما ربّك بظلّام للعبيد و
الى اللّه المشتكى و عليه المعوّل اى يزيد اگر حالا ما دختران رسول و ذرارى فاطمه بتول
را غنيمت خود مىشمارى زود باشد كه بيابى ما را منشأ غرامت خود در وقتى كه نيابى مگر
آنچه را كه بدست خود پيش فرستادهاى
و نيست خداى تو ستمكننده بربندگان و من شكايت باو مىكنم و اعتمادم به ذات پاك اوست
عقدهگشاى دل هرغمكش اوست
شاد كن سينه هرناخوش اوست
شمع نه زاويه بىكسان
روزىرساننده روزىرسان
فكد كيدك واسع سعيك و ناصب جهدك فو اللّه لا تمحو ذكرنا و لا تميت و حينا
و لا تدرك امدنا و لا ترحض عنك عارها يزيد هرمكرى كه دارى بكن و هرسعى كه دارى بعمل
آر جدّ و جهد خود را بانتها برسان هرچه بكنى به ذات اقدس و به عزّت و جلال جهان پادشاهى قسم كه نمىتوانى نام ما را از صفحه روزگار براندازى و ذكر ما را محو
سازى و نيز نمىتوانى نام زنده را بميرانى درك فضيلت ما را نمىتوانى نمود و اين عار
كردار و ننگ اعمال زشت خود را از خود نمىتوانى دور نمود و هل رأيك الّا فندو ايّامك
الّا عدد و جمعك الّا بدر يوم ينادى المناد الا لعنة اللّه على الظّالمين اى يزيد نيست
رأى تو مگر ضعيف و نيست ايّام تو مگر معدود و نيست جمعيّت تو مگر پاشيده
اى شده مغرور به مشتى خيال
جلوهكنان در تتق ماه و سال
اى كه به گرمابه خوشى با سرود
تا نكنى رقص كه افتى فرود
كيست كه اول فلكش بركشد
كش به نهايت نه به خنجر كشد
سهل مدان بازى چرخ بلند
شعبده بشناس و ببازى مخند
هركه از اين شيشه مى كرده نوش
خون وى از ديده برآورد جوش
و الحمد للّه الّذى ختم لأوّلنا بالسّعادة و المغفرة و لأخرنا بالشّهادة
و الرّحمة و نسئل اللّه ان يكمّل لهم الثّواب و يوجب لهم المزيد و يحسن علينا الخلافة
انّه