responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 886

گماشتگان امير المؤمنين يزيديم و از كوفه به شام مى‌رويم و انّ معنا رأس الحسين عليه السّلام سر بريده حسين عليه السّلام را همراه داريم و اولاد و عترت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را اسير نموده به ديار شام مى‌بريم استقبال كن تدارك لشگر ببين و شهر را آئين ببنديد امير شهر حمّص برادر خالد بن نشيط بود كه در شهر جهنيّه حكومت داشت يك برادر آنجا والى بود چنانچه عرضه داشتيم و نيز برادر ديگر در حمّص رياست داشت چون از مضمون نامه لشگر مطّلع شد امر بالاعلام فنشرت و المدينة فزيّنت علمهاى سرخ و زرد و كبود و بنفش به جلوه درآوردند و شهر را زينت كردند مردم به تماشا برآمدند سه ميل از شهر دور شدند تا آنكه لشگر ابن زياد رسيدند و آن كافركيشان هم سرها از صندوقها بدر آوردند و برنيزه‌ها زدند و پرده‌گيان حرم امامت را با كمال ذلّت رو به شهر آوردند اهل حمّص بعد از تحقيق كه اينها اولاد حيدر و فرزندان پيغمبرند به غيرت درآمدند بسكه افغان طفلان و شيون زنان ويلان را شنيدند به جوش و خروش اندر شدند به همين حالت بودند تا آنكه اهل بيت رسالت را از دروازه وارد كردند زنان شهر حمّص كه حرم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله را به آن خوارى و زارى ديدند دست به شيون گذاشتند فازدحمت النّاس فرموهم بالحجارة مردم شهر ديگر طاقت نياوردند بنا كردند سپاه ابن زياد را سنگباران كردن كه از ضربت سنگهاى گران بيست و شش نفر از فرسان كوفه و شام را به جهنّم واصل كردند و دروازه‌ها را بستند و گفتند يا قوم لا كفر بعد الأيمان نمى‌گذاريم يكنفر از شما از اين بلد جان بدر بريد تا آنكه خولى بن يزيد حرامزاده را بكشيم و سر امام عليه السّلام را از او بگيريم تا روز قيامت اين افتخار در شهر ما بماند و به اين نيت قسم ياد كردند و ازدحام جمعيّت نزديك كنيسه قسيّسى كه در جنب خالد بن نشيط بود اجتماع داشتند لشگر ابن زياد با آن جماعت در جنگ و جدل برآمدند و سر مردم را گرم كردند از دروازه ديگر سرها و اسيران را برداشتند و فرار كردند از حمص آمدند به سوق الطّعام و در آنجا هم جاى نيافتند از طرف‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 886
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست