responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 849

به جسمش تاختم اسب و زدم برخيمه‌اش آتش‌

براو ظلم آنچه تو مى‌خواستى من بيشتر كردم‌

غرض يك آتشى در كربلا افروختم ناگه‌

كه آفاق جهانرا از شرارش پرشرر كردم‌

چو نصرت يافتم با دشمن تو با دل خرم‌

چراغان اين ولايت را از آن فتح و ظفر كردم‌

چون قاصد عبيد اللّه زياد نامه را به يزيد پليد رسانيد يزيد شقاوت‌آئين از شهادت امام حسين عليه السّلام مسرور و شادمان گشت دل قساوت نهاد آن ظالم از كشته شدن امام ما راحت شد ساعتى در فكر فرورفت و در نامه تأمل كرد و سرور قلبى و شادمانى باطنى خود را اظهار نمود فراى انّ الأمر عظيم و الخطب جسيم و بدكار بزرگى واقع شده و امر عظيمى حادث گشته كه موجب پريشانى خاطر مسلمانان و باعث ملامت گبر و ترسايان خواهد شد و حكما در اين امر وى را تقريع و توبيخ و تشنيع خواهند نمود فاظهر العبس و اقطاب الوجه برحسب ظاهر عبوس كرده چين در ابرو آورد و صورت در هم كشيد رو بحضار مجلس نموده گفت انّ ابن مرجانه فعل كذا و كذا پسر مرجانه ملعون چنين و چنان كرده حسين بن على عليه السّلام را شهيد كرده و عيال او را اسير نموده من راضى به فعل او نبوده و نيستم و نگفته بودم حسين بن على عليه السّلام را شهيد كرده و عيال او را اسير نموده من راضى به فعل او نبوده و نيستم و نگفته بودم حسين بن على عليه السّلام را بكشد و انّما امرته بدفعه و طرده عن حدود الأسلامية همين‌قدر باو گفتم حسين عليه السّلام را از حدود و ثغور مسلمانان دور كند و نگذارد كه مردم را اغوا كند و لواى سلطنت برپا نمايد او هم مثل يكى از مسلمانان سربزير باشد و كار بكار دولت و ملّت نداشته باشد پسر مرجانه بى‌عقل چنين و چنان عجله و شتاب كرد و حسين عليه السّلام را كشت و عيالش را اسير كرده بكوفه آورده ففعل كلّ ذلك بسوء سريرته و ضعف رايه قبّحه اللّه و ما صنع همه‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 849
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست