responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 74

به خدائى آنها معتقد مى‌شدند و از طرف ديگر مقدار صبر و تحملشان بربلايا و محنت‌ها معلوم نمى‌گرديد لذا خداوند منّان حال ايشان را مانند حال ديگران گردانيد تا در موقع بلا و محنت صبر از خود نشان دهند چنانچه ايشان را همچون انسانهاى ديگر از نعمت عافيت و سلامتى بهره‌مند نمود و بردشمنانشان غالب گرداند تا شكر اين لطف الهى را بجا آورند و در همه احوال متواضع بوده و اظهار كبر و بزرگى ننمايند و نيز مردم بدانند كه ايشان خالقى دارند كه او آفريننده و مدبّر ايشان مى‌باشد .

ملاقات جابر بن عبد اللّه الانصارى با سيّد مظلومان عليه السّلام هنگام خروج آن حضرت از مدينه‌

در كتاب معالى السّبطين از سيّد بحرانى در مدينة المعاجز از جابر بن عبد اللّه انصارى روايت كرده كه وى فرمود :

پس از آنكه حضرت حسين بن على عليهما السّلام تصميم برخروج از مدينه گرفتند محضر مباركش رفته عرض كردم :

شما فرزند رسول خدا و يكى از دو سبط آن حضرت هستيد به نظر من صلاح آن است كه شما نيز همچون برادر بزرگوارتان با خليفه صلح نمائيد .

حضرت به من فرمودند :

اى جابر، برادرم به امر خدا و رسولش صلح نمود و من نيز با امر و فرمان خدا و پيامبرش قيام مى‌كنم، آيا مى‌خواهى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و برادرم امام حسن عليه السّلام همين الآن به اين معنا شهادت دهند؟

سپس به آسمان نظر فرمود، درب آسمان باز شد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و حضرات على و حمزه و جعفر عليهم السّلام فرود آمدند تا به زمين قرار گرفتند، من از ترس با حالتى وحشت‌زده از جايم پريدم، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمودند .

اى جابر قبلا بتو نگفتم : مؤمن نخواهى بود مگر آنكه نسبت به امامانت تسليم‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 74
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست