responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 695

( اى حسين ما ياوران تو هستيم پس آنچه خواهى بما فرمان بده، اگر به ما امر كنى كه تمام دشمنانت را بكشيم البته اين كار را خواهيم نمود )

حضرت در حق ايشان دعا نمود و فرمود :

جزاكم اللّه خيرا انّى لا اخالف قول جدّى ( خدا به شما جزاى خير دهد من مخالفت فرمان جدّم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نمى‌كنم جدّم به من فرموده :

انّ اللّه شاء يراك مقتولا ملطّخا بدمائك مخضّبا شيبك بدمائك مذبوحا من قفاك مشيّت حضرت بارى عزّ اسمه درباره تو چنين جارى شده كه كشته و به خون آغشته‌ات بيند، ريشت را غرقه به خون و سرت را از قفا بريده ببيند .

سپس حضرت به ايشان فرمودند :

اين خواست خدا درباره من بود و امّا مشيّت الهى درباره ناموس و عيالم، جدّم فرمود :

نور ديده، و قد شاء اللّه ان يرى حرمك سبايا على اقطاب المطايا .

خدا خواسته حرم تو كه حرم عصمت و طهارتند اسيروار برشتران بى‌جهاز سوار شوند و به شهر و ديارشان ببرند و انّى و اللّه ساصبر اى پادشاه جن به ذات اقدس الهى من بخواست خدا و اشاره رسولش صبر نموده و براى كشته شدن آماده‌ام و تن به اسيرى اهل و عيال داده‌ام و خدا احكم الحاكمين مى‌باشد .

اتمام حجّت نمودن حضرت ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام با لشگر كفرآئين كوفه و شام‌

ابو مخنف مى‌نويسد :

ثمّ زلف نحو القوم و قال :

يا ويلكم على م تقاتلونى؟ أعلى حقّ تركته ام على سنّة غيّرتها ام على شريعة بدّلتها؟

سپس امام عليه السّلام بطرف سپاه كفرآئين عمر بن سعد ملعون رفته و فرمودند :

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 695
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست