responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 643

بريان به ميدان برگشت و با خود حديث نفس مى‌كرد و مى‌گفت :

اصبر قليلا فالمنا بعد العطش‌

فانّ روحى فى الجهاد منكمش‌

لا ارهب الموت اذ الموت وحش‌

و لم اكن عند اللقاء ذات رعش‌

سپس شمشير از غلاف كشيد و با آن شعله سوزان خرمن ابطال و دليران و شجاعات را مى‌سوزاند ارباب مقاتل نوشته‌اند كه آن يل ارجمند و شير بيشه شجاعت پنجاه تن از شجاعان را به خاك هلاكت انداخت و به نوشته ابو مخنف شصت تن از رجال ميادين حرب را كشت و پس از آن سه حمله ديگر نمود و صد و نود نفر ديگر را به دار البوار روانه ساخت ولى از تشنگى چنان بى‌طاقت شده بود كه قوّت از بازو و نور از چشمانش رفته بود و درست جائى را نمى‌ديد گرگان كوفه و شام چون حال او را نيك ملاحظه كردند اطرافش را گرفته با هرگونه از آلات حرب به او حمله كردند و آن‌قدر با شمشير و نيزه و خنجر به بدن مباركش ضربه زدند تا آن را پاره پاره كردند .

شهادت ابو بكر بن حسن مجتبى سلام اللّه عليه‌

چون ابو بكر بن حسن مجتبى عليه السّلام برادر خود را گرفتار دست دشمنان ديد محضر مبارك عم بزرگوار رسيد و از آن جناب تقاضاى اذن نمود و پس از صدور اذن از آن جناب خود را به سرعت به ميدان رساند ولى بسيار دير شده بود زيرا زمانى خود را به برادر رساند كه اعداء او را ريزريز كرده بودند بهرصورت دست به قائمه شمشير برد آن سگان و روبهان را از اطراف نعش برادر متفرّق ساخت و هركس جلو مى‌آمد با يك ضربت به جهنم واصلش مى‌كرد لشگر دشمن كه چنين ديدند پشت به پشت هم داده به او هجوم آوردند و بفرموده مرحوم مجلسى در بحار ظالمى بدكردار به نام عبد اللّه غنوى به وى حمله كرد و آن شاهزاده را شهيد نمود .

و در روايتى از حضرت باقر عليه السّلام نقل شده كه عقبه غنوى او را شهيد كرد و

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 643
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست