responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 61

و بهره‌اى به آنها ندهد، فرزندم پدر و مادرت نزد من بوده و آرزوى لقاء تو را دارند و براى تو در بهشت درجاتى است كه تا شهادت نيابى بدان درجات نخواهى رسيد .

امام عليه السّلام عرض كرد :

يا جدّاه مرا نزد خويش نگاه‌دار كه مرا به مراجعت در دنيا حاجتى نيست .

پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود : مى‌بايد كه سعادت شهادت را دريابى آن‌گاه به انواع درجات و ثوابى كه بارى تعالى وعده داده است برسى .

سپس امام عليه السّلام از خواب برخاست و آن خواب را به اهل بيت خويش بازگو فرمود، ايشان سخت دلتنگ شدند به طورى كه آن روز هيچكس از اهل بيت آن مظلوم غمگين‌تر نبود .

آغاز حركت سيّد مظلومان عليه السّلام از مدينه منوّره به مكّه معظّمه‌

پس از آنكه سيّد مظلومان عليه السّلام آن خواب را ديدند و به اهل بيت فرمودند دو شب بعد از آن تصميم گرفتند از مدينه خارج شده و به طرف مكّه حركت كنند لذا نيم شبى كه بامدادش از مدينه بيرون رفتند به سر روضه مطهّر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمده و چند ركعت نماز خوانده و جدّ خويش را وداع كرده و به خانه برگشتند چون صبح شد محمّد بن حنفيّه به منزل آن حضرت آمد و به آن جناب عرض نمود :

اى برادر جان من فداى تو باد هيچ كس را در همه عالم از تو دوست‌تر ندارم و تو از جان من نزد من عزيزترى به حكم اخوّت كه ما هردو از يك صلبيم و تو به منزله چشم من بوده و بزرگ‌تر اهل بيت امروز تو بوده و از سادات اهل بهشت خواهى بود مى‌خواهم كه تو را نصيحتى كنم و تو آن را از من قبول كنى .

حضرت فرمودند : اى برادر بگو چه انديشيده‌اى كه قول تو درباره من بدون‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست