responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 59

وليد عبد اللّه مطيع را بى‌گناه محبوس كرده اگر تو او را بيرون مى‌آورى كه هيچ و الّا ما خود رفته و با جنگ و جدال آزادش مى‌كنيم و اگر جانمان هم در اين راه از دست بدهيم باكى نيست .

عبد اللّه بن عمر گفت : عجله نكنيد و فتنه و آشوب راه نياندازيد تا در اين كار بيانديشم، پس كسى را فرستاد و مروان را بخواند و چون مروان نزدش حاضر شد عبد اللّه بن عمر او را نصيحت بسيار كرد و گفت ظلم و ستم را كنار گذاريد تا خدا معين و ياور شما باشد، عبد اللّه مطيع چه جرمى كرد، كه او را محبوس كرديد، در همين گيرودار جواب نامه مروان و وليد از طرف يزيد رسيد و مضمونش اين بود :

نامه شما رسيد و مطلب معلوم شد، آن‌چه از اخبار اهل مدينه و رغبتشان به بيعت من ياد كرده بوديد دانستم يك بار ديگر مردم را بخوانيد و در اخذ بيعت از ايشان مبالغه و تأكيد كنيد و از عبد اللّه بن زبير دست بداريد كه او در هركجا باشد مورد غضب و سخط، قرار خواهد گرفت روباه از مهتاب كجا مى‌تواند بگريزد و با جواب اين نامه سر حسين بن على را نزد من فرست اگر براين نحو كه گفتم عمل نمودى جايزه باارزشى نزد من دارى و علاوه برآن تو را امير سپاه خواهم نمود تا صاحب دولت و نعمت وافرى گردى و السّلام .

نامه يزيد كه بدست وليد رسيد و از مضمونش مطّلع گرديد سخت دلتنگ شد و گفت :

لا حول و لا قوة الّا باللّه اگر يزيد تمام دنيا را با انواع زخارفش بمن دهد هرگز در خون فرزند رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شريك نخواهم شد .

شكايت حضرت امام حسين برسر روضه منوّر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از جفاى امّت‌

قبلا گفتيم كه حضرت امام حسين عليه السّلام از منزل وليد به خانه خويش بازآمدند چون شب شد به زيارت قبر منوّر و مرقد مطهر جدّ بزرگوار خويش رفته عرضه‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 59
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست