هلاكت برفرق مبارزان تيرهبخت مىريخت، بسيارى از آن گروه را به دار البوار فرستاد تا بالاخره ضعيف و تشنگى مفرط براو غالب شد و
از كثرت جراحت و زخم بىقوّت گرديد و
روى خاك افتاد از گوشه چشم به
خيمهها نظر مىكرد در اين اثناء امام حسين عليه السّلام به بالينش آمد و او را به
در خيمه امام سجاد عليه السّلام رسانيد و از مركب فرود آمد سرش را در كنار گرفت و روى به رويش مىنهاد و امام سجاد عليه السّلام با وجود بيمارى برسر
بالين وى آمد، غلام ديده باز كرد سر خود را بركنار امام حسين عليه السّلام ديد و امام
زين العابدين را برسر خود مشاهده نمود تبسم كنان برپدر و پسر سلام
كرد و در همين حال مرغ روحش از قفس بدن آزاد شد رحمة الله عليه .
وداع جوانان بنى هاشم با يكديگر
پس از
آنكه تمام اصحاب و ياران امام عليه السّلام به شهادت رسيدند و خامس آل عبا عليه السّلام
با جوانان تنها ماند جوانان بنى هاشم كه بوى فراق به مشامشان رسيد دست بگردن يكديگر
انداخته با هم وداع كرده و سخت گريستند .
شعر
ز جان دست شستند شهزادگان
دگرگونه شد حال آزادگان
هراسان عزيز از براى عزيز
حسين از براى همه اشگريز
مقاله مرحوم واعظ قزوينى
مرحوم واعظ قزوينى مىفرمايد :
سرّ اينكه جوانان يكديگر را وداع كرده و با هم خداحافظى نمودند با اينكه
در برزخ و دار باقى بهم مىرسيدند اين بود كه فراق قطعى و وصال محتمل بود زيرا احتمال
اين بود كه يكى از آنها زنده مانده و در شهادتش بداء حاصل شود و طبق اين احتمال وداع
مناسب بوده و بجا .