و يك غلام از غلامان امير المؤمنين عليه السّلام نيز بنام سعد با آنها
همراهى كرد و هرشش تن خود را در معركه كارزار انداختند و به حمايت آن سه نفر برآمدند،
آتش حرب بالا گرفت عاقبت از كثرت مخالفين درمانده شدند و ضربتهاى
متوالى خورده و هرنه نفر شهيد گرديدند .
مبارزت و شهادت غلام ترك (55)
پس از
آنكه ياران و ياوران خامس آل عبا عليه السّلام جملگى به ميدان رفته و شهيد شدند و ديگر
غلام و نوكرى براى حضرتش باقى نماند مگر يك غلام ترك كه قارى قرآن و حافظ فرقان بود .
در كتب مقاتل است كه اين غلام قابچى درب خانه امام عليه السّلام و لله
اطفال بود بنا به نقل صاحب روضة الشّهداء اين غلام سعادتمند وقتى غربت و تنهائى امام
عليه السّلام را ديد طاقت نياورد دست از زندگانى دنيا شست با روئى درخشان و چهرهاى همچون آفتاب خدمت مهر سپهر ولايت آمد زمين ادب بوسيد عرض كرد :
نفسى لنفسك الفداء جانم فداى تو باد اى فرزند رسول خدا، از لشگر ما ديگر
كسى باقى نمانده و گويا نوبت
آقايان و آقازادهها رسيده و من تاب آن را ندارم كه ببينم مخدوم و مخدومزادگانم خداى
نكرده از اوج به حضيض مىگرايند لذا آمدهام اجازه فرمائى كه جانم را قربانت كنم .
حضرت نگاهى به او نمود و فرمود : اى غلام من تو را به پسر بيمارم
بخشيدهام، اختيار تو با او است برو از فرزندم اجازه بگير .