responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 567

كه حمله مى‌كرد رنگ احمر به نظر مخالفان درمى‌آمد و نعمان بن مقاتل هرزمان نعره برسپاه مى‌زد كه كوشش كنيد و خون برادرم بازخواهيد در اين حال هاشم دريازيد [1] و دوال كمرش بگرفت و از خانه زين در ربوده برزمين زد چنانچه استخوانهايش در هم شكست و فى الحال مرغ روحش از قفس قالب شومش بيرون جست، پس علمدار او را به ضرب تيغ به نعمان در رسانيد و علمش نگون سار گردانيد سپاه نعمان چون وى را كشته و علمش را نگون‌شده ديدند روى به گريز نهاده نعره الحذر الحذر بركشيدند و در اين محل لشگر عمر سعد در رسيدند و ايشان را بازگردانيده قرب سه هزار كس حوالى هاشم را فروگرفتند و او مانده شده بود و زخم بسيار خورده و تشنگى براو غلبه كرده نه راه گريز داشت و نه مجال ستيز و با اين همه مى‌جوشيد و مى‌خروشيد و مردانه مى‌كوشيد تا وقتى كه شربت شهادت نوشيد و از جامه خانه كرامت سرمدى خلعت سعادت ابدى بپوشيد، زين عالم فانى سوى گلزار بقا رفت .

[شهادت جمعى ديگر از اصحاب‌]

شهادت جنادة بن الحارث الانصارى (36)

از جمله سربازان خامس آل عبا سلام اللّه عليه كه پروانه‌آسا در هنگامه كربلاء خود را سوخته و چشم از كونين بردوختند جنادة بن الحارث الانصارى بود، اين بزرگوار از فرقه انصار و در زمره هواداران آن اطهار بود با لب تشنه و شكم گرسنه و روان خسته از امام عليه السّلام اجازه ميدان گرفت و اين رجز را مى‌خواند :

انا جنادة و انا بن الحارث‌

لست بخوار و لا بناكث‌

عن بيعتى حتّى يرثنى وارث‌

اليوم ثارى فى الصعيد ماكث‌

سپس خود را به لشگر كفر زد و جمعى را كشت و تعدادى را زخمى نمود تا آنكه با زخم بسيار برزمين افتاد و شربت شهادت را نوشيد .


[1] يعنى دست دراز كردن‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 567
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست