responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 552

فرستاد ولى افسوس كه تشنگى و گرسنگى و خستگى مفرط آن دلاور را از پا درآورد و به روايت صدوق با حالت ضعف از مركب سرنگون شد و آن فرقه ضلال و گمراه اطراف آن دلير بى‌مثال را گرفتند و دو نامرد ناپاك به نامهاى كثير بن عبد اللّه شعبى و مهاجر بن اوس تميمى از چپ و راست براو تاختند و با ضرب شمشير و سنان كار آن بى‌همتا را ساختند .

و در وقتى كه زهير از زين به زمين افتاد امام عليه السّلام در حالى كه آب در ديدگان مى‌گردانيد و سخت مى‌گريست فرمود : لا يبعدك الله يا زهير، لعن اللّه قاتلك، لعن اللّه الذين مسخوا قردة و خنازير

يا زهير خدا تو را از رحمت خودش دور نكند كه از من دورى نكردى و در يارى من تقصيرى نكردى، همواره پشت و پناه من بودى، سردار ميمنه سپاهم بودى، فى الواقع چشم راست من بودى، تو و حبيب كه از دست من رفتيد دو بال اقبال من شكست، ديگر به كدام قوّت پرواز كنم‌

مبارزت دلير كم‌نظير و شهادت طرماح بن عدى (25)

پس از شهادت دو سردار دلير دست راست و دست چپ لشگر امام عليه السّلام آثار شكستگى كامل در سپاه ايمان ظاهر شد باقى‌مانده اصحاب جملگى زخمدار و كوفته بوده بطورى كه نيروى كرّ و فرّ و جنگيدن از آنها سلب شده بود از طرف ديگر شدّت عطش و جوع در حرم تاب و صبر را از بانوان و اطفال برده بحدّى كه تمام از بزرگ و كوچك بحال شيون و افغان بودند هاله‌اى از غبار غم و اندوه اطراف سپاه امام عليه السّلام را احاطه كرده بود بطوريكه هربيننده‌اى را بى‌اختيار مغموم و محزون مى‌كرد شايد همه چشم دوخته بودند ببينند كه كدام دلير اراده ميدان مى‌كند در اين اثناء چشم و چراغ دودمان حاتم طائى يعنى طرماح بن عدى مهياى جان باختن شد و آن نامور از جمله شجاعان روزگار و تابعان حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بود، وى مردى بلندبالا سمين فصيع، بليغ و بسيار قوى بود و

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 552
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست