مىشود جاى خود قرار بگيريد به ذات خدا كه ما تا جان در تن و رمق در بدن
داريم نمىگذاريم شما قدم به ميدان كارزار بگذاريد فدايت شويم هنوز جمعيّت ما مثل عقد
ثريا مجتمعند و در حمايت و نصرف شما كمال جد و جهد را داريم
فرد
چاكران كم اگر شوند چه غم
از سر شه مباد موئى كم
امام عليه السّلام چون ثبات
قدم اصحاب را ديد و عرائض ايشان را شنيد اشگ از ديدگان فروريخت درباره ايشان دعاء خير
فرمود .
رشادتهاى مسلم بن عوسجه در ميدان كارزار و شهادت آن بزرگوار (18)
به روايت مرحوم شيخ مفيد در ارشاد لشگر عمر بن سعد ملعون در روز عاشوراء
قتال را به مبارزات نپسنديدند زيرا از عهده دليران لشگر امام عليه السّلام برنمىآمدند چه آنكه هرنفرى از صفوف لشگر امام عليه السّلام كه به ميدان كارزار مىآمد
تا هزار يا پانصد نفر را نمىكشت شهيد نمىگشت ازاينرو بناى جنگ
را به مغلوبه نهادند .
عمرو بن حجّاج از لشگر كفرآئين جدا شد آمد تا به نزديكى سپاه امام حسين
عليه السّلام رسيد فرياد برآورد :
اى اهل كوفه، خاموش باشيد و سخنان مرا درست گوش دهيد :
الزموا طاعتكم و جماعتكم فى قتل من مرق من الدّين و خالف امام المسلمين .
در اطاعت امام زمان يزيد ثابت باشيد، جمعيّت خود را در بندگى پراكنده مكنيد، كسى كه از جماعت خارج شد او از دين بيرون رفته مثل تيرى كه از
كمان بيرون رود پس در
كشتن او درنگ مكنيد اينك حسين بن على سر از دين و جماعت بيرون كشيده و قتل او واجب گشته، در كشتن او مسامحه روا مداريد و شتاب كنيد .