responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 311

پياده روى به كربلاء نهاد ....

مرحوم واعظ قزوينى در رياض القدس مى‌نويسد :

در روايت امالى آمده است :

و كتب لعمر بن سعد على النّاس و امرهم ان يسمعوا له و يطيعوه‌

ابن زياد فرمانى سخت و دست‌خطى محكم از براى عمر بن سعد نوشت و او را امير برهمه سپاه خود نمود، قدغن كرد كه احدى سر از اطاعت عمر سعد نپيچد كه وى امير اميران و سركرده سران است، علم سپهسالارى را به وى سپرد ....

ممانعت لشگر ابن زياد از مراجعت اردوى كيوان شكوه به مدينه منوّره‌

قبلا گفته شد اردوى همايون از وادى عقبه خارج شده و به منزل شراف وارد شدند، شب را در آنجا بسر برده سحرگاه امام عليه السّلام دستور دادند اهل اردو از آن مكان آب زيادى بردارند و سپس كوچ كرده و بطرف مقصد حركت نمودند، صحراء و بيابان را طى مى‌كردند تا وقت زوال يعنى نيم روز به مكانى رسيدند، يكى از اهل اردو ناگهان صدا به تكبير بلند نمود و گفت : اللّه اكبر

صداى او به گوش مبارك امام عليه السّلام رسيد حضرت نيز فرمودند : اللّه اكبر سپس گوينده تكبير را مخاطب قرار داده و فرمودند : گفتن تكبيرت براى چه بود؟

عرض كرد : فدايت شوم نخلستان كوفه بنظرم آمد، خوشحال شدم كه به كوفه رسيديم لذا تكبير گفتم جماعت ديگر گفتند : ما مكرّر از اين مكان عبور كرده‌ايم و نخلستان نديده‌ايم .

حضرت فرمودند : پس چه مى‌بينيد؟

عرض كردند : و اللّه نراه آذان الخيل به خدا قسم اينها كه مى‌بينيم نخل نيست بلكه سر و گوش اسبهاى لشگر و سرنيزه سپاه است .

حضرت فرمودند : انا و اللّه ارى ذلك من هم نخله نديده بلكه گوش اسبهاى‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست