responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 31

در كتاب « الامامة و السّياسة » ملاقات معاويه با حضرت خامس آل عباء را اين طور بيان نموده :

روزى معاويه بنشست و مجلس خويش آراست، خواص و اهل و خدمه خود را حاضر نمود و جامه‌هاى نفيس و گران‌بهاء پوشيد و دستور داد از ورود مردمان به آن مجلس ممانعت كنند، آن‌گاه حضرت خامس آل عباء عليه السّلام و ابن عبّاس را دعوت نمود نخست ابن عبّاس به مجلس آمد، معاويه او را برمسند خويش جاى داده و ساعتى با او به صحبت نشست و در اثناء سخن گفت :

يا بن عبّاس بارى تعالى شما را از مجاورت حرم رسول و انس داشتن با چنين مرقد مطهّرى حظّى وافر كرامت فرموده .

ابن عبّاس گفت : آرى ولى درعين‌حال بهره ما از قناعت به بعض و حرمان از كل اكثر و اوفر [1] است بهرصورت بين او و ابن عبّاس سخنان بسيارى ردّوبدل شد تا حضرت امام حسين عليه السّلام به مجلس تشريف آوردند و نزول اجلال فرمودند، معاويه با دست خويش بالش نهاد و امام عليه السّلام برجانب راست او نشستند، نخست معاويه از حال اولاد حضرت امام مجتبى و مقدار سال هريك پرسيد و امام عليه السّلام جواب فرمودند آنگاه معاويه خطبه خواند و خداى را حمد كرد و بعد در ستايش حضرت رسول اكرم صلّى اللّه و عليه و آله و صفات خجسته آن جناب سخن بسيار گفت و پس از آن محضر امام عليه السّلام عرضه داشت : حال يزيد از نظر شما معلوم است و خداوند عليم مى‌داند كه مقصود من از ولايت عهدى وى صرفا سدّ خلل و اجتماع تفرقه امّت بوده و غرض ديگرى ندارم و من در او فضيلت علم و كمال مروّت و زيور ورع را مشاهده مى‌كنم و نيز وى را به قرائت قرآن و سنّت رسول عالم مى‌دانم و شما مى‌دانيد كه چون خاتم الانبياء صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدرود حيات گفت با وجود اهل بيت طاهره و كبار اصحاب از مهاجر و انصار ابو بكر


[1] زيادتر

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست