responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 255

گريست بعد فرمود :

دخترم اندوهگين مباش، اگر مسلم نباشد من پدر تو باشم و خواهرم مادر تو و دخترانم خواهران تو و پسرانم برادران تو باشند .

دختر مسلم فرياد برآورد و زار، زار بگريست و پسرهاى مسلم سرها از عمامه عريان ساختند و به هاى‌هاى بانگ گريه درانداختند و اهل بيت در اين مصيبت با ايشان موافقت كردند و امام حسين عليه السّلام از شهادت مسلم سخت كوفته‌خاطر گرديد .

زبانحال دختر جناب مسلم بن عقيل در شهادتپدرو آرام كردن امام عليه السّلام او را

اى مونس و ياور يتيمان‌

وى لطف تو برسر يتيمان‌

بودى تو هميشه يار و غم‌خوار

اطفال يتيم را پدروار

دل‌سوزى و هم‌زبانى تو

دلجوئى و مهربانى تو

افروخته آتشى به جانم‌

وين لطف نموده بدگمانم‌

مسلم پدرم مگر شهيد است‌

از يار و ديار نااميد است‌

يا آنكه ز بى‌كسى اليمم‌

بابم مرده است و من يتيمم‌

فرمود كه اى يگانه فرزند

در ورطه مباش پاى در بند

مسلم پدرت اگر شهيد است‌

باب تو حسين نااميد است‌

اى طفل سكينه خواهر تو است‌

اكبر پسرم برادر تو است‌

از خوارى اگر سرشگ ريزى‌

باللّه كه نزد من عزيزى‌

چون باب تو از جهان گذشته‌

در يارى من ز حال گذشته‌

گر جان بدهم براى مسلم‌

شرمنده‌ام از وفاى مسلم‌

نام کتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) نویسنده : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    جلد : 1  صفحه : 255
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست