responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصالت روح از نظر قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 137

تاريك، آسمان زندگى او را فرا گرفته بود آزاد گرديد و به پدر بزرگوار خود پيوست.

امام در دل شب او را غسل داد و در موقع خاك سپارى با پيامبر گرامى چنين سخن مى گويد:

درود بر تواى پيامبر خدا، از من و دخترت كه در جوار تو فرود آمد و به تو پيوست،اى پيامبر خدا! بردبارى و شكيبايى من از جدايى دختر برگزيده تو، كم گرديد و از تاب و توان من كاست، براى من جاى شكيبايى در مرگ دخترت پس از مفارقت و جدايى تو باقى است زيرا مصيبت تو جانگدازتر بود (چون در آن شكيبايى نمودم جا دارد كه در اين مصيبت نيز شكيبا باشم) در حالى كه سر تو را در آرامگاهت نهادم و روح تو در حالى كه سرت بين گلو و سينه من بود، پرواز نمود(چرا صبر نكنم) ما مملوك خدا هستيم و به سوى او باز مى گرديم.

اى پيامبر گرامى، امانت پس گرفته شد و گروگان دريافت گرديد، اندوه من جاودانى است بيدارى من در شب دايمى است تا روزى كه خداوند سرايى را كه در آن اقامت گزيده ايد، براى من بگزيند.

اى پيامبر خدا، دخترت تو را، از اجتماع امت بر پايمال كردن حقوق او آگاه خواهد ساخت، از او تحقيق كن و اوضاع را بپرس (اين كارها موقعى انجام گرفت) كه از رفتن تو زمانى نگذشته وياد تو از ميان نرفته است. درود من بر شما، مانند درود وداع كننده نه درود كسى كه خشمگين است و يا ملول اگر خاك شما را ترك كنم نه از روى بى علاقگى است و اگر بمانم نه از بدگمانى است بلكه به خاطر آنچه كه خدا به شكيبايان وعده كرده است.[1]


[1] نهج البلاغه، خطبه 179.
نام کتاب : اصالت روح از نظر قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست