نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 244
دعاى
سى و هفتم از دعاهاى امام عليه السّلام است هنگاميكه بناتوانى از بجا آوردن شكر و
سپاس اقرار مينمود
(معنى شكر در
لغت عملى است كه از تعظيم و بزرگ داشت نعمت دهنده بسبب نعمت دادن او خبر ميدهد
خواه يادآورى بزبان باشد يا اعتقاد و دوستى بدل، يا خدمت و كردار باعضاء، و در
اصطلاح بكار بردن بنده است نعمتهاى خداى تعالى را در آنچه آن نعمت براى آن آفريده
شده، و حقيقت آن را جز كسانيكه دنيا را پشت سرانداختهاند در نمييابند و آنان
اندكاند، چنانكه خداى عزّ و جلّ فرموده «س 34 ى 13»:
وَ قَلِيلٌ
مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ يعنى و سپاسگزاران از بندگان من اندكاند، و
گفتهاند:
شكور كسى است
كه دل و زبان و اعضاى او مشغول و سرگرم سپاسگزارى باشد): [1 بار خدايا كسى بپايان
شكر و سپاس تو نميرسد مگر اينكه از احسان و نيكى تو چيزى (نعمتى كه آن توانائى بر
شكر گزارى است) بر او فراهم ميآيد كه او را بشكرى ديگر وادار ميگرداند (گفتهاند:
شكر هر نعمتى ممكن است جز نعمت خداى تعالى، زيرا شكر نعمت او نعمت ديگرى است از او
كه شكر آن بر بنده واجب است، پس منتهى شكر نعمت خدا اقرار بعجز و ناتوانى از اداى
شكر او است، حضرت صادق- عليه السّلام- فرموده: خداى عزّ و جلّ بموسى- عليه
السّلام- وحى نمود: اى موسى شكر مرا چنانكه شايسته است بجا آور، موسى گفت:
پروردگارا چگونه شكر تو را چنانكه شايسته است
نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 244