نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 376
برخاستهاند! و اين لطف بزرگى است! اينان مشتى تبهكار منافقند كه نزد
ما نامطمئن و نسبت به اسلام خطرناك بودند، بخشى از اين امت را فريفتند و دلهاشان
را سرشار از فتنه دوستى كردند و در سرهاشان هوى و هوس باطل انداختند، عليه ما جنگ
برپا داشتند و سخت كوشيدند تا نور خدا را خاموش كنند كه خدا نورش را به پايان
رساند هر چند كه كافران آن را ناخوش دارند».
سپس در تحريك ياران عليه آنان فرمود:
«اينان بدون دريافت پرتاب نيزههاى پى در پى كه قلبها را بدراند و ضربههاى
پياپى شمشير كه فرق را بشكافد و بينىها و استخوانها را ببرد و مچها را بپراند و
چهرههاشان با عمود آهنين كوبيده شود تا كه پيشانىهاشان بر سينه و چانه و
گردنهاشان پخش گردد، دست از موضع باطلشان برندارند. كجايند دين داران و كجايند
پاداشجويان؟» در اين هنگام گروهى حدود چهار هزار نفر به
حضرتش لبيك گفتند. حضرت، محمد بن حنفيّه را فراخواند و فرمود: پسرم! در پيشاپيش
اين گروه با نرمش و وقار لازم به پيش برو تا آنجا كه نيزهها سينههاشان را نشانه
روند و در همان نقطه بمان تا دستورم به تو برسد. ابن حنفيّه چنين كرد. على عليه
السّلام همين تعداد را آماده كرد و هنگامى كه محمد بن حنفيه به دشمن نزديك شد و
پرتاب نيزهها را در سينههاشان آغاز كرد، حضرت به كسانى كه آماده كرده بود دستور
داد به همراه دسته اوّل بر دشمن بتازند و سخت بر آنان تاختند. محمد بن حنفيه و
همراهانش از روبرو به دشمن حمله كردند و آنان را از مواضعشان دور ساختند و
همهشان را كشتند.
نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 376