نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد : 1 صفحه : 109
همانا كه من و اوصيايم پس از من تا روز رستاخيز، راهنمايان راه
يافتهايم؛ كسانى كه خداوند آنان را در آيههاى بسيارى از كتابش به خويش و پيامبرش
نزديك گردانيده و پاكمان داشته و مصونمان نموده و شاهدان بر خلقش و حجت خويش در
زمينمان قرار داده، ما را از خزانهداران دانش خويش و معادن حكمت خود و سخنگويان
وحى خويش نموده، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده كه از قرآن جدا نشويم و
قرآن از ما جدا نشود تا كه در رستاخيز در كنار حوض كوثر بر رسول خدا در آئيم. و
تنها اين فرقه از هفتاد و سه فرقه، فرقه رسته از آتش و رها شده از همه آشوبها و
گمراهيها و شبههها است.
به راستى كه اينان از بهشتيانند، آنان هفتاد هزارند كه بىحساب به
بهشت در آيند. و همه آن هفتاد و دو فرقه، ديندارانى به دور از حق و حقيقتند، ياران
دين شيطانند، دين خويش را از شيطان و يارانش مىگيرند، آنان دشمنان خدايند و رسول
خدا و مؤمنان كه بىحساب به دوزخ در آيند، بيزاران از خدا و رسولش كه خدا و رسولش
را فراموش كردند و به خداوند شرك و كفر ورزيدند و جاهلانه جز خداى را پرستيدند و
مىپندارند كه كار درستى مىكنند و بر همين پندار در رستاخيز مىگويند: «به خدا، پروردگارمان سوگند كه
ما از مشركان نبوديم»[1]، «براى خدا سوگند ياد مىكنند آن
گونه كه براى شما سوگند ياد مىكنند و مىپندارند كه دستشان به چيزى بند است،
بدانيد كه آنان دروغگويانند».[2] سليم گويد: گفتم: اى
امير مؤمنان! اگر كسى در عقيده توقف كرد و به شما روى نياورد و دشمنى هم نورزيد و
دوستدار شما هم نبود و از دشمنان شما هم بيزارى نجست و گفت: نمىدانم حق كدام
جريان است، و در گفتهاش هم راستگو بود، چگونه است؟